1- هرجمله به تنهايي حاكي از حقيقت ثابتي است و با هريك از قيودش از حقايق جدا گانه ديگري حكايت مي كند : به عنوان مثال اين آيه را در نظر بگيريد :
"قُلْ اَللهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ في خَوضِهِمْ يَلْعَبُونَ" (سوره انعام آيه 91)
در اين آيه چهار معني وجود دارد كه به ترتيب از جملههاي "قُلْ اللهُ" و "قُلْ اَللهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ" و "قُلْ اَللهُ ثُمَّ ذَرْهُم في خَوضِهِمْ" و "قُلْ اَللهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ في خَوضِهِمْ يَلْعَبُونَ" استفاده ميشود. به همين ترتيب در ساير مواردي كه قابليت چنين مطلبي را دارد مي توان معاني متعدد استفاده كرد .
2- هرگاه دو معني يا دو داستان در قسمتي از جمله ها با يكديگر مشترك باشند بايد دانست كه هردو بازگشت به يك مبدأ مي كنند . تحت اين دو قاعده اسرار فراواني نهفته است .
منبع:اسک دین
"قُلْ اَللهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ في خَوضِهِمْ يَلْعَبُونَ" (سوره انعام آيه 91)
در اين آيه چهار معني وجود دارد كه به ترتيب از جملههاي "قُلْ اللهُ" و "قُلْ اَللهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ" و "قُلْ اَللهُ ثُمَّ ذَرْهُم في خَوضِهِمْ" و "قُلْ اَللهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ في خَوضِهِمْ يَلْعَبُونَ" استفاده ميشود. به همين ترتيب در ساير مواردي كه قابليت چنين مطلبي را دارد مي توان معاني متعدد استفاده كرد .
2- هرگاه دو معني يا دو داستان در قسمتي از جمله ها با يكديگر مشترك باشند بايد دانست كه هردو بازگشت به يك مبدأ مي كنند . تحت اين دو قاعده اسرار فراواني نهفته است .
منبع:اسک دین