بانک مرکزی مجموع کل درآمد سالانه خانوارها در کشور طی سال۸۹ را ۱۳ میلیون تومان اعلام کرده و این شاخص را برای خانوارهای تهرانی ۷/۱۸ میلیون تومان عنوان کرده است. همچنین هزینه مسکن خانوارها در کشور و تهران در یکسال ۸۹ نیز به ترتیب ۴ میلیون تومان و ۸ میلیون تومان برآورد شده است.
دنیایاقتصاد: بانک مرکزی گزارش جدیدی از هزینه هایی که خانوارهای ساکن در شهرها طی یکسال برای «تامین مسکن» پرداخت میکنند، منتشر کرده که جزئیات آن حاکی از «شکاف بزرگ» در هزینه آپارتمان نشینی بین تهران و سایر شهرها است.
براساس آنچه بانک مرکزی محاسبه کرده، تهرانیها سالانه دو برابر ساکنان شهرهای دیگر برای «مسکن» هزینه میکنند این در حالی است که درآمد خانوارهای تهران فقط ۳۰ درصد بیشتر از مابقی خانوارها است.
در محاسبات مربوط به «هزینه مسکن»، دو فاکتور اجاره نشینی و پول پرداختی برای خرید مسکن لحاظ شده است اما فاکتور اول –اجاره بها- با سهم بیشتری در فرمول، اعمال شده است که به این ترتیب، در گزارش پیشرو، بیشتر، اوضاع اجاره نشینها مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
براساس یافته های بانک مرکزی، پایتخت نشینان در سال۸۹ هر ماه به طور متوسط مبلغ ۶۷۰ هزار تومان برای تامین مسکن هزینه کرده اند، اما در کل کشور، خانوارها ماهانه حداکثر ۳۳۰ هزار تومان، هزینه مسکن متقبل شده اند.
رقم ۳۳۰ هزار تومان با احتساب هزینه مسکن تهرانیها، به دست آمده است که اگر سهم تهران از آن جدا شود، هزینه مسکن در سایر شهرها به مراتب کمتر از این خواهد بود.
هر چند ممکن است برای توجیه شکاف موجود بین هزینه مسکن در تهران با سایر شهرها، عنوان شود که درآمد سرانه ساکنان تهران خیلی بیشتر از معدل درآمد شهرنشینها است، اما طبق آنچه بانک مرکزی اعلام کرده، میانگین درآمد تهرانیها فقط ۳۰ درصد بیشتر از خانوارهای سایر شهرها است به این معنی که هر خانوار ساکن تهران با ۳۰ درصد درآمد بیشتر از یک خانوار ساکن غیرتهران، باید دو برابر مبلغی که در یک شهری غیر از پایتخت برای اجاره نشینی پرداخت میشود را متحمل شود.
بانک مرکزی مجموع کل درآمد سالانه خانوارها در کشور طی سال۸۹ را ۱۳ میلیون تومان اعلام کرده و این شاخص را برای خانوارهای تهرانی ۷/۱۸ میلیون تومان عنوان کرده است.
همچنین هزینه مسکن خانوارها در کشور و تهران در یکسال ۸۹ نیز به ترتیب ۴ میلیون تومان و ۸ میلیون تومان برآورد شده است.
براساس جزئیات این گزارش، هزینه مسکن در تهران بیشترین حجم سبدهزینهای خانوارها را شامل میشود به طوری که ۴۳ درصد از کل هزینه ماهانه خانوارهای تهرانی، برای تامین مسکن اختصاص پیدا میکند که بعد از آن، خوراکی و موادغذایی با سهم ۳۰ درصدی در رتبه دوم پرهزینه ترین کالاوخدمات، در سبد جای میگیرد.
اما در کل کشور سهم مسکن در سبد هزینه خانوارها مطابق آنچه بانکمرکزی برای سال۸۹ محاسبه کرده، ۱/۳۰ درصد است که در کشور نیز مسکن بیشترین سهم هزینهای را در مقایسه با سایر کالاها و خدمات، در بر میگیرد به طوری که مواد خوراکی با سهم ۲۵ درصد در سبد هزینهای، رتبه دوم را دارد.
تعداد صاحبخانه ها رو به کاهش؟
بخش دیگری از گزارش جدید بانکمرکزی به تعداد صاحبخانه ها و اجاره نشینها اختصاص دارد.
در سال۸۹ از کل خانوارهای شهری، ۷/۶۴ درصد دارای مسکن ملکی بوده اند و ۷/۲۵ درصد در آپارتمان اجارهای سکونت داشتهاند و ۶/۹ درصد مابقی در خانه های سازمانی یا خانه رایگان اقامت داشته اند.
وضعیت موجود چنانچه به صورت مطلق مورد بررسی قرار بگیرد، مناسب ارزیابی میشود اما در مقایسه این آمار با آمار سالهای قبل، مشخص میشود بازار اجاره نشینها در کشور رو به گسترش است. در سال۸۰ حجمی معادل ۷۲ درصد کل خانوارهای شهری صاحب ملک مسکونی بودند و فقط ۱۹ درصد خانوارها اجاره نشین بودند.
به این ترتیب طی یک دهه گذشته تعداد مالکان حدود ۸ درصد کاهش پیدا کرده است. افت تعداد مالکان طی سالهای اخیر در شرایطی رقم خورده که در طول ۱۰ سال گذشته، حجم ساخت وسازهای مسکونی سال به سال افزایش پیدا کرده است و در شکل طبیعی، متناسب با رشد ساخت وساز، باید آمار صاحبخانه ها نیز روند صعودی به خود میگرفت.
اما وضعیت موجود حاکی از رخداد «احتکار واحدمسکونی» در شهرها است؛ به این معنی که حجم قابل توجهی از واحدهای نوسازی که هر سال آماده عرضه به بازار میشود، توسط مالکان آنها، از فروش یا اجاره، دور نگه داشته میشود که هدف غالب این افراد از انتظار برای عرضه، فروش با قیمت بالاتر است.
دنیایاقتصاد: بانک مرکزی گزارش جدیدی از هزینه هایی که خانوارهای ساکن در شهرها طی یکسال برای «تامین مسکن» پرداخت میکنند، منتشر کرده که جزئیات آن حاکی از «شکاف بزرگ» در هزینه آپارتمان نشینی بین تهران و سایر شهرها است.
براساس آنچه بانک مرکزی محاسبه کرده، تهرانیها سالانه دو برابر ساکنان شهرهای دیگر برای «مسکن» هزینه میکنند این در حالی است که درآمد خانوارهای تهران فقط ۳۰ درصد بیشتر از مابقی خانوارها است.
در محاسبات مربوط به «هزینه مسکن»، دو فاکتور اجاره نشینی و پول پرداختی برای خرید مسکن لحاظ شده است اما فاکتور اول –اجاره بها- با سهم بیشتری در فرمول، اعمال شده است که به این ترتیب، در گزارش پیشرو، بیشتر، اوضاع اجاره نشینها مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
براساس یافته های بانک مرکزی، پایتخت نشینان در سال۸۹ هر ماه به طور متوسط مبلغ ۶۷۰ هزار تومان برای تامین مسکن هزینه کرده اند، اما در کل کشور، خانوارها ماهانه حداکثر ۳۳۰ هزار تومان، هزینه مسکن متقبل شده اند.
رقم ۳۳۰ هزار تومان با احتساب هزینه مسکن تهرانیها، به دست آمده است که اگر سهم تهران از آن جدا شود، هزینه مسکن در سایر شهرها به مراتب کمتر از این خواهد بود.
هر چند ممکن است برای توجیه شکاف موجود بین هزینه مسکن در تهران با سایر شهرها، عنوان شود که درآمد سرانه ساکنان تهران خیلی بیشتر از معدل درآمد شهرنشینها است، اما طبق آنچه بانک مرکزی اعلام کرده، میانگین درآمد تهرانیها فقط ۳۰ درصد بیشتر از خانوارهای سایر شهرها است به این معنی که هر خانوار ساکن تهران با ۳۰ درصد درآمد بیشتر از یک خانوار ساکن غیرتهران، باید دو برابر مبلغی که در یک شهری غیر از پایتخت برای اجاره نشینی پرداخت میشود را متحمل شود.
بانک مرکزی مجموع کل درآمد سالانه خانوارها در کشور طی سال۸۹ را ۱۳ میلیون تومان اعلام کرده و این شاخص را برای خانوارهای تهرانی ۷/۱۸ میلیون تومان عنوان کرده است.
همچنین هزینه مسکن خانوارها در کشور و تهران در یکسال ۸۹ نیز به ترتیب ۴ میلیون تومان و ۸ میلیون تومان برآورد شده است.
براساس جزئیات این گزارش، هزینه مسکن در تهران بیشترین حجم سبدهزینهای خانوارها را شامل میشود به طوری که ۴۳ درصد از کل هزینه ماهانه خانوارهای تهرانی، برای تامین مسکن اختصاص پیدا میکند که بعد از آن، خوراکی و موادغذایی با سهم ۳۰ درصدی در رتبه دوم پرهزینه ترین کالاوخدمات، در سبد جای میگیرد.
اما در کل کشور سهم مسکن در سبد هزینه خانوارها مطابق آنچه بانکمرکزی برای سال۸۹ محاسبه کرده، ۱/۳۰ درصد است که در کشور نیز مسکن بیشترین سهم هزینهای را در مقایسه با سایر کالاها و خدمات، در بر میگیرد به طوری که مواد خوراکی با سهم ۲۵ درصد در سبد هزینهای، رتبه دوم را دارد.
تعداد صاحبخانه ها رو به کاهش؟
بخش دیگری از گزارش جدید بانکمرکزی به تعداد صاحبخانه ها و اجاره نشینها اختصاص دارد.
در سال۸۹ از کل خانوارهای شهری، ۷/۶۴ درصد دارای مسکن ملکی بوده اند و ۷/۲۵ درصد در آپارتمان اجارهای سکونت داشتهاند و ۶/۹ درصد مابقی در خانه های سازمانی یا خانه رایگان اقامت داشته اند.
وضعیت موجود چنانچه به صورت مطلق مورد بررسی قرار بگیرد، مناسب ارزیابی میشود اما در مقایسه این آمار با آمار سالهای قبل، مشخص میشود بازار اجاره نشینها در کشور رو به گسترش است. در سال۸۰ حجمی معادل ۷۲ درصد کل خانوارهای شهری صاحب ملک مسکونی بودند و فقط ۱۹ درصد خانوارها اجاره نشین بودند.
به این ترتیب طی یک دهه گذشته تعداد مالکان حدود ۸ درصد کاهش پیدا کرده است. افت تعداد مالکان طی سالهای اخیر در شرایطی رقم خورده که در طول ۱۰ سال گذشته، حجم ساخت وسازهای مسکونی سال به سال افزایش پیدا کرده است و در شکل طبیعی، متناسب با رشد ساخت وساز، باید آمار صاحبخانه ها نیز روند صعودی به خود میگرفت.
اما وضعیت موجود حاکی از رخداد «احتکار واحدمسکونی» در شهرها است؛ به این معنی که حجم قابل توجهی از واحدهای نوسازی که هر سال آماده عرضه به بازار میشود، توسط مالکان آنها، از فروش یا اجاره، دور نگه داشته میشود که هدف غالب این افراد از انتظار برای عرضه، فروش با قیمت بالاتر است.