مکروه ترین حلال خداوند جشن گرفتن ندارد
نحوه قتل زنی توسط شوهرش بود که مرد بعد از اینکه همسرش را به قتل رسانده بود او را قطعه قطعه میکند و در دستگاه میریزد که برای مرغهای مرغداریش غذا خورد میکرده است و جسد زن را به اندازه خوراک مرغ ریز میکند و به خورد جوجههای بیچاره میدهد.
شخصا از یادآوری این خبر چندشم میشود اما تحلیل جالبی که در این برنامه به روی چنین قتل هایی داشت این بود که چرا زن و مرد وقتی با یکدیگر اختلاف دارند میگذارند میزان نفرتشان از یکدیگر به حدی بالا برود که اینگونه بی رحمانه یکدیگر را به قتل برسانند.
مواردی از این دست بسیار زیاد است که زن و مرد به جای اینکه به طور منطقی و عاقلانه از طریق گفتگو و یا حتی دخالت ریش سفیدها و اگر نشد دخالت قانون محترمانه یکدیگر را ترک کنند اینگونه وحشیانه به جان هم می افتند و با کشتن یکدیگر از شر طرف مقابل خلاص میشوند.
گاهی طلاق گرفتن بهترین راه است
اگر این مقدمه را نوشتم دلیل بر این نیست که در مقابل نرخ رو به رشد طلاق بی تفاوت هستم و یا حتی آن را خوب میدانم . بلکه میخواهم بنویسم اگر میزان نفرت دو طرف در زندگی مشترک این مقدار زیاد است در اینچنین مواقعی طلاق گرفتن بهترین راه حل است.
مرکز آمار مدام آمار میدهد که میزان طلاق روز به روز افزایش مییابد وجود چنین آسیبی در یک جامعه متغیری است که پیرو متغیرهای دیگر است.در جامعهای که طبق اعلام رسمی تورم بالای 25 درصد دارند. درجامعه ای در حال توسعه که میزان فارغ التحصیلان دانشگاه و به همان میزان تحصیلکردههای بیکار در حال افزایش است در جامعه ای که تحت تأثیرگذار از سنت به مدرنیته است و در معرض انواع و اقسام اطلاعات درست و نادرست قرار دارد در جامعهای که سن ازدواج بالا رفته است و جوانان دیگر مثل گذشته مجری و تابع بیچون و چرا حرف بزرگترهای خانواده نیستند، هر کدام از این موارد متغیری است که بر افزایش آمار طلاق تأثیر میگذارد و این مساله مشکل کل مردم دنیا است و نه تنها کشور ایران.
رتبه چهارم طلاق در دنیا برای ایران
همین هفته قبل بود که رسانه ها نوشتند ایران رتبه چهارم طلاق در دنیا را دارد.«معصومه آباد» دبیر کمیته سلامت شورای شهر تهران اعلام کرده بود که ایران رتبه چهارم طلاق در جهان را به خود اختصاص داده است.
این عضو شورای شهر تهران در جلسه بررسی «طرح تحکیمی بنیاد خانواده و آموزش مهارتهای زندگی مشترک زوجین قبل از ثبت ازدواج» با اشاره به اینکه کلانشهر تهران رتبه نخست و پس از آن استان خراسان رتبه دوم طلاق را داراست، گفت: روزانه دو هزار نفر به مراکز قضایی خانواده مراجعه میکنند که منجر به تشکیل 500 پرونده قضایی با موضوع طلاق میشود. معصومه آباد همچنین هشدار داد؛ اختصاص 85 درصد از پروندههای شکایت در مجتمعهای قضایی و خانواده به بحث طلاق زنگ خطری برای مسؤولان و فروپاشی تحکیم خانواده است. این روزها تعداد کسانی که به «طلاق» بله میگویند، خیلی زیاد شده است. و کمی بعد از آن یکی از سایتهای خبری در مورد مهمانی نوشت که یک زوج مهمانی ویژه ای داشتند برای انجام جشن طلاق. جشن طلاق ترکیب اضافه است که از دو کلمه تشکیل شده است که مفهوم متناقض دارند. به این معنی که طلاق گرفتن دیگر جشن گرفتن ندارد. مسلم است اگر جشن گرفتن ندارد مرثیه هم ندارد. به هر حال منفور ترین حلال خدا گاهی تبدیل به بهترین راه حل میشود. تصور کنید که زنی همسرش معتاد است و اتفاقا دست بزن هم دارد و بچههایش را وادار به انجام کارهای خلاف میکند به نظر شما خواننده محترم طلاق این زن از چنین مردی جشن گرفتن ندارد؟ هر چند که این زن ممکن است آنقدر بدبخت باشد که به مناسبت این رهایی سوری به اقوامش ندهد بلکه مطمئن باشید در دلش و فقط برای خودش جشنی میگیرد که نگو.
این گزارش اصلاً قصد ندارد این مسأله را مطرح کند که طلاق اتفاق خوبی است و نمی خواهد به آسیبهای ناشی از طلاق بپردازد بکل میخواهد بگویید طلاق به عنوان آخرین راه حل و قتی که دیگر هیچ راهی برای ادامه وجود نداشته باشد در برابر اقدامی همچون دیگر کشی بهترین راه حل است.
طلاق جشن و اداهای نوکیسهها
طلاق جشن گرفتن ندارد. میدانم اما این اداها که در یک تالار مجلل شهر عدهای مهمان را دعوت کنی و به همه شام بدهی و بعد دست در دست همسرت در تالار قدم بزنی و بگویی دعوتتان کردهایم که بگوییم طلاق گرفته ایم و یا در حال جدایی هستیم دیگر نوبرش است و به قول دکتر ابهری کارهای نوکیسهها است که هر چیزی را بهانه پز دادن میکنند حتی خانه خراب شدنشان را.
معتقدم در خصوص این بدعت خنده دار که به جوک بیشتر شبیه است رسانهها خیلی چیزی ننویسند چرا که شواهد نشان میدهد وقتی یک امر مکروه و منفور توسط رسانههای گروهی مطرح میشود برخی از مردم به جای متنبه شدن آموزش میبینند و بیشتر به سمت انجام آن کار میروند و احتمالا رنگ و لعابش را هم اضافه میکنند.مثلا اگر تا به حال شاهد ازدواجهای عجیب مثل برگزاری مراسم ازدواج در قبرستان و یا زیر آب و یا حتی در حین پرواز در آسمان بودیم احتمالا باید بعد از این شاهد طلاقهای عجیب و غریب باشیم.
علت بروز چنین بدعت هایی در جامعه را مجید ابهری؛ پژوهشگر آسیبهای اجتماعی این گونه تشریح میکند که «بعضی اوقات شاهد ظهور برخی مراسم در جامعه هستیم که واقعاً باعث تأسف است. زوجین پس از طلاق رسمی جشنی را مثل جشن عروسی برگزار میکنند که همراه با شام و موزیک و امثال اینهاست.» وی ادامه میدهد: «البته بر اساس تحقیقاتی که در این زمینه انجام داده ام در هیچ جای دنیا مراسم جشن طلاق وجود ندارد و این یک بدعتی است که در جامعه ما در حال رخ دادن است و اگر جلوی آن گرفته نشود تبدیل به یک مد و رسم میشود.»
این رفتارشناس از مسؤولان و رسانهها تقاضا میکند که به اطلاع رسانی و بیان ابعاد زشت این بدعت بپردازند و اجازه ندهند یک رسم غلط و 100 درصد انحرافی در جامعه جا باز کند. جدایی دو انسان، شکست عاطفی و ویرانی کاشانه انسان ها طبق فطرت انسانی نیاز به غم و همدردی دارد نه جشن و پایکوبی. این بخشی از اظهارنظر مجید ابهری؛ دکترای علوم رفتاری است که وی تأکید میکند: «انسان سالم از جدایی ناراحت میشود نه خوشحال.»
به گفته مجید ابهری؛ دکترای رفتار شناسی در یک پژوهش ساده میتوان به این موضوع دست یافت که عموم این افراد، افراد نوکیسه و تازه به دوران رسیده هستند که به هر وسیله ای تلاش میکنند تا خود را با دیگران متفاوت نشان دهند و آنها 100 درصد با ناهنجاریهای روانی دست و پنجه نرم میکنند.
نحوه قتل زنی توسط شوهرش بود که مرد بعد از اینکه همسرش را به قتل رسانده بود او را قطعه قطعه میکند و در دستگاه میریزد که برای مرغهای مرغداریش غذا خورد میکرده است و جسد زن را به اندازه خوراک مرغ ریز میکند و به خورد جوجههای بیچاره میدهد.
شخصا از یادآوری این خبر چندشم میشود اما تحلیل جالبی که در این برنامه به روی چنین قتل هایی داشت این بود که چرا زن و مرد وقتی با یکدیگر اختلاف دارند میگذارند میزان نفرتشان از یکدیگر به حدی بالا برود که اینگونه بی رحمانه یکدیگر را به قتل برسانند.
مواردی از این دست بسیار زیاد است که زن و مرد به جای اینکه به طور منطقی و عاقلانه از طریق گفتگو و یا حتی دخالت ریش سفیدها و اگر نشد دخالت قانون محترمانه یکدیگر را ترک کنند اینگونه وحشیانه به جان هم می افتند و با کشتن یکدیگر از شر طرف مقابل خلاص میشوند.
گاهی طلاق گرفتن بهترین راه است
اگر این مقدمه را نوشتم دلیل بر این نیست که در مقابل نرخ رو به رشد طلاق بی تفاوت هستم و یا حتی آن را خوب میدانم . بلکه میخواهم بنویسم اگر میزان نفرت دو طرف در زندگی مشترک این مقدار زیاد است در اینچنین مواقعی طلاق گرفتن بهترین راه حل است.
مرکز آمار مدام آمار میدهد که میزان طلاق روز به روز افزایش مییابد وجود چنین آسیبی در یک جامعه متغیری است که پیرو متغیرهای دیگر است.در جامعهای که طبق اعلام رسمی تورم بالای 25 درصد دارند. درجامعه ای در حال توسعه که میزان فارغ التحصیلان دانشگاه و به همان میزان تحصیلکردههای بیکار در حال افزایش است در جامعه ای که تحت تأثیرگذار از سنت به مدرنیته است و در معرض انواع و اقسام اطلاعات درست و نادرست قرار دارد در جامعهای که سن ازدواج بالا رفته است و جوانان دیگر مثل گذشته مجری و تابع بیچون و چرا حرف بزرگترهای خانواده نیستند، هر کدام از این موارد متغیری است که بر افزایش آمار طلاق تأثیر میگذارد و این مساله مشکل کل مردم دنیا است و نه تنها کشور ایران.
رتبه چهارم طلاق در دنیا برای ایران
همین هفته قبل بود که رسانه ها نوشتند ایران رتبه چهارم طلاق در دنیا را دارد.«معصومه آباد» دبیر کمیته سلامت شورای شهر تهران اعلام کرده بود که ایران رتبه چهارم طلاق در جهان را به خود اختصاص داده است.
این عضو شورای شهر تهران در جلسه بررسی «طرح تحکیمی بنیاد خانواده و آموزش مهارتهای زندگی مشترک زوجین قبل از ثبت ازدواج» با اشاره به اینکه کلانشهر تهران رتبه نخست و پس از آن استان خراسان رتبه دوم طلاق را داراست، گفت: روزانه دو هزار نفر به مراکز قضایی خانواده مراجعه میکنند که منجر به تشکیل 500 پرونده قضایی با موضوع طلاق میشود. معصومه آباد همچنین هشدار داد؛ اختصاص 85 درصد از پروندههای شکایت در مجتمعهای قضایی و خانواده به بحث طلاق زنگ خطری برای مسؤولان و فروپاشی تحکیم خانواده است. این روزها تعداد کسانی که به «طلاق» بله میگویند، خیلی زیاد شده است. و کمی بعد از آن یکی از سایتهای خبری در مورد مهمانی نوشت که یک زوج مهمانی ویژه ای داشتند برای انجام جشن طلاق. جشن طلاق ترکیب اضافه است که از دو کلمه تشکیل شده است که مفهوم متناقض دارند. به این معنی که طلاق گرفتن دیگر جشن گرفتن ندارد. مسلم است اگر جشن گرفتن ندارد مرثیه هم ندارد. به هر حال منفور ترین حلال خدا گاهی تبدیل به بهترین راه حل میشود. تصور کنید که زنی همسرش معتاد است و اتفاقا دست بزن هم دارد و بچههایش را وادار به انجام کارهای خلاف میکند به نظر شما خواننده محترم طلاق این زن از چنین مردی جشن گرفتن ندارد؟ هر چند که این زن ممکن است آنقدر بدبخت باشد که به مناسبت این رهایی سوری به اقوامش ندهد بلکه مطمئن باشید در دلش و فقط برای خودش جشنی میگیرد که نگو.
این گزارش اصلاً قصد ندارد این مسأله را مطرح کند که طلاق اتفاق خوبی است و نمی خواهد به آسیبهای ناشی از طلاق بپردازد بکل میخواهد بگویید طلاق به عنوان آخرین راه حل و قتی که دیگر هیچ راهی برای ادامه وجود نداشته باشد در برابر اقدامی همچون دیگر کشی بهترین راه حل است.
طلاق جشن و اداهای نوکیسهها
طلاق جشن گرفتن ندارد. میدانم اما این اداها که در یک تالار مجلل شهر عدهای مهمان را دعوت کنی و به همه شام بدهی و بعد دست در دست همسرت در تالار قدم بزنی و بگویی دعوتتان کردهایم که بگوییم طلاق گرفته ایم و یا در حال جدایی هستیم دیگر نوبرش است و به قول دکتر ابهری کارهای نوکیسهها است که هر چیزی را بهانه پز دادن میکنند حتی خانه خراب شدنشان را.
معتقدم در خصوص این بدعت خنده دار که به جوک بیشتر شبیه است رسانهها خیلی چیزی ننویسند چرا که شواهد نشان میدهد وقتی یک امر مکروه و منفور توسط رسانههای گروهی مطرح میشود برخی از مردم به جای متنبه شدن آموزش میبینند و بیشتر به سمت انجام آن کار میروند و احتمالا رنگ و لعابش را هم اضافه میکنند.مثلا اگر تا به حال شاهد ازدواجهای عجیب مثل برگزاری مراسم ازدواج در قبرستان و یا زیر آب و یا حتی در حین پرواز در آسمان بودیم احتمالا باید بعد از این شاهد طلاقهای عجیب و غریب باشیم.
علت بروز چنین بدعت هایی در جامعه را مجید ابهری؛ پژوهشگر آسیبهای اجتماعی این گونه تشریح میکند که «بعضی اوقات شاهد ظهور برخی مراسم در جامعه هستیم که واقعاً باعث تأسف است. زوجین پس از طلاق رسمی جشنی را مثل جشن عروسی برگزار میکنند که همراه با شام و موزیک و امثال اینهاست.» وی ادامه میدهد: «البته بر اساس تحقیقاتی که در این زمینه انجام داده ام در هیچ جای دنیا مراسم جشن طلاق وجود ندارد و این یک بدعتی است که در جامعه ما در حال رخ دادن است و اگر جلوی آن گرفته نشود تبدیل به یک مد و رسم میشود.»
این رفتارشناس از مسؤولان و رسانهها تقاضا میکند که به اطلاع رسانی و بیان ابعاد زشت این بدعت بپردازند و اجازه ندهند یک رسم غلط و 100 درصد انحرافی در جامعه جا باز کند. جدایی دو انسان، شکست عاطفی و ویرانی کاشانه انسان ها طبق فطرت انسانی نیاز به غم و همدردی دارد نه جشن و پایکوبی. این بخشی از اظهارنظر مجید ابهری؛ دکترای علوم رفتاری است که وی تأکید میکند: «انسان سالم از جدایی ناراحت میشود نه خوشحال.»
به گفته مجید ابهری؛ دکترای رفتار شناسی در یک پژوهش ساده میتوان به این موضوع دست یافت که عموم این افراد، افراد نوکیسه و تازه به دوران رسیده هستند که به هر وسیله ای تلاش میکنند تا خود را با دیگران متفاوت نشان دهند و آنها 100 درصد با ناهنجاریهای روانی دست و پنجه نرم میکنند.