پرونده بازی های سال 2013 (قسمت اول)

اكنون با وارد شدن به سال 2013 كم كم باید به سراغ بازی های مهمی كه در راه هستند، برویم و پرونده این سال را باز كنیم. برای رسیدن به یك جمع بندی كلی در رابطه با بازی هایی كه پیش رو داریم، یك مطلب چند قسمتی در نظر گرفتیم تا به معرفی تمامی بازی های انحصاری و مولتی پلتفرمی كه در طی سال 2013 منتشر خواهند شد، بپردازیم. این موضوع شامل بازی های انحصاری Xbox 360 و PS3 خواهد بود كه بصورت مستقل به آن ها پرداخته خواهد شد. در قسمت اول، به معرفی چند عنوان مهم مولتی پلتفرمی كه با در نظر گرفتن تاریخ انتشارشان طبقه بندی شده اند، می پردازیم.

اولین عنوان مهمی كه در اولین ماه از سال 2013 پیش رو داریم، یكی از بهترین سری های محبوب Capcom و تاریخ بازی های كامپیوتری است كه بی اغراق معرفی آن نیازی به مقدمه چینی ندارد. قطعاً نسل قبل كنسول ها تحت سلطه مجموعه Devil May Cry بود كه عناوین متفاوتی را به خود دید. گمانه زنی های گوناگونی در خصوص بازی استودیوی Ninja Theory است که تمام خلاقیت و توان خود را روی آن گذاشته است. تقریباً نكته ناگفته ای از این بازی تا كنون نمانده و تعامل مناسبی بین تیم سازنده با طرفداران صورت گرفته است. حتی چندی پیش دموی قابل بازی آن نیز در اختیار علاقه مندان گذاشته شد.

اگر ملاک قضاوت در مورد این بازی را همان دموی منتشر شده بدانیم، كاملاً می توان ایده های خلاقانه سازندگان را در بازی جدید مشاهده كرد. طراحی مراحل، به ویژه Limbo City واقعاً منحصر به فرد و پویا به نظر می رسد. به طوری كه در وجب به وجب شهر وجود شیاطین و سلطه آنان بر انسانیت ملموس است. یکی از نكات جالب، استفاده از ایده حك شدن طریقه انجام مراحل روی دیوارهاست كه اولین بار در Splinter Cell: Conviction شاهدش بودیم. گرافیك بازی هم در راستای پیشرفت های اعمال شده، دچار تغییراتی شده كه یکی از آن ها فریم بازی است كه متأسفانه روی 60 فریم اجرا نمی شود. البته در این خصوص، سازندگان ادعا كردند كه تا عرضه نسخه نهایی خبرهای بهتری به گوش خواهد رسید.

عنوان مهم دیگری كه همزمان با DmC تجربه خواهیم كرد، Sniper: Ghost Warrior 2 است. نسخه اول از این مجموعه با وجود شایستگی هایش نتواست آن طور كه باید، خوش بدرخشد، اما مطمئناً توانست برای اولین بار فصل جدیدی از این سبك بازی ها را به تصویر بكشد. ضعف عمده نسخه قبلی وجود باگ های متعدد و مشكلات ریز و درشت در گیم پلی بود. همچنین داستان بازی نتوانست در مخاطب انگیزه ادامه دادن را ایجاد کند، اما در Ghost Warrior 2 تقریباً همه چیز فرق می كند.

بخش عمده ای از كمبودها و نواقصی كه وجود داشته به زیباترین شكل ممكن برطرف شده و از فاكتورهای خاص و جدیدی استفاده شده است. City Interactive اینبار دست به دامن Crytek و موتور قدرتمندش شده و عنوانی متفاوت از نظر گرافیكی ساخته است. بهبود هوش مصنوعی و پیشرفت گیم پلی، همه پیامدهایی هستند كه به دنبال استفاده از این موتور حادث شده اند. همچنین گفتنی است كه داستان بازی دوباره بازنویسی شده و از رویدادهایی واقعی الهام گیری شده است. ظاهراً Ghost Warrior 2 نه تنها تمامی مشكلات و نواقص نسخه قبلی را برطرف كرده، بلكه دارای نكات جدیدی هم هست.

توضیحات اضافه درباره قسمت سوم از مجموعه Dead Space كار بیهوده ای است، زیرا اكثر مخاطبان با این نام آشنایی كامل دارند. نسخه های اول و دوم به ترتیب خوب و عالی بودند و از آنجایی كه یك سری محبوب نیازی به نسخه سوم هم دارد، Dead Space 3 پس از حرف حدیث های فراوان رونمایی شد. پس از نمایش اولین تریلر، گمانه زنی های متفاوتی به وجود آمدند. طرفداران قدیمی و كلاسیك مجموعه از اكشن شدن روند گیم پلی بازی شكایت داشتند و از طرفی دوستداران سبك اكشن سوم-شخص آن را ستودند. اینكه حق با كدام دسته است، بماند، اما نكته ای كه كاملاً واضح است، تغییرات گسترده ای هستند كه اكثر جنبه های بازی را شامل شده اند. اینبار داستان بازی در سیاره جدیدی به نام Tau Volantis دنبال می شود. همانند گذشته، سفینه حامل آیزك كلارك (Isaac Clarke) در این سیاره سقوط می كند و او باید در یك محیط نفرین شده و تنش زا زنده بماند.

تا اینجای كار، Dead Space 3 همان چیزی است كه انتظار داشتیم، اما وقتی به گیم پلی بازی می رسیم، اضافه شدن برخی قابلیت ها مانند Co-op كمی آزار دهنده به نظر می رسد، زیرا حس تنهایی و ترسی كه در مكان های تاریك وجود داشت، جای خود را به همكاری دونفره در مکان های روشن برفی داده است. البته همین برف به خودی خود می تواند چالش برانگیز باشد، زیرا مراحل بازی طوری طراحی شده اند كه برف هم به همان اندازه تاریكی، دید را مختل می كند. بخش دیگر اضافه شده به بازی، سیستم كاورگیری است كه مانند ویروس به جان تمامی بازی های بزرگ و كوچك امروزی افتاده، اما این سئوال پیش می آید كه كاورگیری كجا و Dead Space كجا؟؟!! البته این مكانیزم با كمی تغییرات وارد این بازی شده، یعنی كاورگیری مبتنی بر فشردن دكمه ای نیست و حالتی نیمه خودكار دارد. از نمایش های بازی تا كنون شاهد حضور نوعی دشمن جدید بودیم كه در كنار Necromorphها وجود دارند. گفتنی است كه دموی قابل بازی Dead Space 3 به زودی در دسترس خواهد بود.

در فبریه 2013 شاهد بازگشت عنوانی از سری Aliens هستیم كه بارها دستخوش تغییراتی شده و چند باری هم تأخیر خورده تا در نهایت در این موقع از سال منتشر شود. شاید تجربه این بازی در مقایسه با دیگر بازی های ذكر شده، آنچنان دلچسب نباشد، اما نباید این نكته را فراموش كرد كه Colonial Marines یكی از معدود پروژه هایی است كه كمپانی نیمه ورشكسته Sega روی آن تمركز ویژه ای كرده و به قول معروف برایش سنگ تمام گذاشته است. همچنین تبحر Gearbox Software را در ساخت عناوین تیراندازی اول-شخص قبلاً با بازی هایی همچون مجموعه Borderlands دیده ایم و هنوز تجربه فوق العاده Borderlands 2 را فراموش نكرده ایم.

داستان بازی مربوط به گروهی از سربازان كلونی می شود كه در سفینه ای در هم شكسته به دنبال نجات بازماندگان و اشخاص مورد نظرشان هستند. سفینه ای كه به محل زندگی و تولید مثل موجودات بیگانه تبدیل شده است. كلیت بازی در جنبه های گوناگون، همانی است كه در نسخه های قبلی از این مجموعه دیده بودیم، اما نه به این منظور كه بازی پیشرفتی نداشته است. از فصل های متعددی كه تا كنون به نمایش درآمده، می توان اینگونه برداشت كرد كه از نظر گرافیكی با یك بازی خوش ساخت طرف هستیم، زیرا طراحی مراحل و نورپردازی مناسب به نظر می رسد كه از تنوع بالایی هم برخوردار هستند.

قطعاً هواداران سری بازی های Metal Gear Solid ناامیدترین گروه از مخاطبانی بودند كه برای اولین بار با عنوان جدید رونمایی شده آشنا شدند. این ناراحتی ها به جایی كشید كه حتی كوجیما (Kojima) خالق سری را مجبور كرد تا پروژه را به PlatinumGames بسپرد. داستان بازی 4 سال بعد از وقایع MGS4 را روایت می کند و در مورد شخصیت رایدن (Raiden) است. گیم پلی آن هیچگونه شباهتی به بازی های كلاسیك سری ندارد و می خواهد تا یک Spin-off اكشن تمام عیار باشد كه بر طبق توانایی های مافوق بشری قهرمان بازی، بسیار عالی و مهیج پیاده سازی شده است. البته طبق اظهارات سازندگان، مقداری مخفی-كاری هم چاشنی آن شده است. هر چیزی در بازی، طی یك سری سكانس های از پیش تعیین شده توسط شمشیر رایدن قابل برش و تكه تكه شدن هستند. مبارزه و رویارویی باBoss هایی كه تنوع بالایی هم دارند، بخش مهم و تأثیرگذار گیم پلی را تشكیل داده اند. به طور كلی هر آنچه از یك Hack & Slash تمام عیار انتظار دارید، در Revengeance می توان یافت.

یكی از بازی هایی بزرگی كه در E3 2012 مورد توجه بازدید كنندگان قرار گرفت، Crysis 3 بود كه با ویژگی های جدید خود آمده بود تا فقط یك بازی صرفاً گرافیكی نباشد و جنبه های مختلف یک عنوان موفق را داشته باشد. این عنوان زمانی عزم خود را برای جاودانه شدن نشان داد كه با نسخه دوم پا به عرصه كنسول های خانگی نهاد. اكنون در سال 2013 قرار است پایانی برای این سه گانه محبوب منتشر شود كه از هر نظر بهتر از قبل باشد. از نمایش های بازی می توان برداشت كرد كه سازندگان توانسته اند ایده هایشان را تا حدود بسیاری عملی سازند. اكنون Crysis 3 تنها عنوانی نیست كه از نظر گرافیكی نظر شما را جلب كند، بلكه دارای گیم پلی مناسب و داستان به مراتب كامل تر است. Prophet دوباره بازگشته تا در نیویوركی به مراتب ویران تر به مقابله با تهدیدات بیگانه ها برخیزد. موجوداتی جدید به نام NanoDoom شهر را به یك جنگل انبوه و وحشی تبدیل كرده اند كه محل اصلی اتفاقات بازی خواهد بود. طراحی مراحل بازی به مراتب گسترده تر از عنوان قبلی است و دست مخاطب برای رسیدن به هدف بازتر خواهد بود.

یكی از ایرادهای مهمی كه به نسخه دوم گرفته شد، طراحی بیش از حد خطی و بسته مراحل بود كه از محیط های جنگلی نسخه اول به فضای شهری كشیده شده بود. اكنون دوباره شاهد ساختاری جنگلی و گسترده ای هستیم كه بسیار بزرگتر از قبل شده و آزادی عمل بیشتری دارد، اما همچنان به ویژگی های نسخه دوم گرایش دارد. NanoSuit شخصیت Alcatraz دستخوش تغییراتی شده است. اینبار دویدن از میزان انرژی شما كم نمی كند و یا در حالت نامرئی بودن توسط نوع خاصی از دشمنان قابل شناسایی هستید و كاملاً در امان نخواهید بود. تنوع اسلحه ها و كاربردهای آن ها بیشتر شده است. مهمترین نکته اضافه شده، نوعی كمان مخصوص است كه خود به تنهایی یك ارتش كامل محسوب می شود. برای این كمان فوق پیشرفته، چند نوع تیر در نظر گرفته شده است. هوش مصنوعی دشمنان بسیار بهبود یافته و به سختی می توانید با Bossهای متعدد بازی مقابله كنید. در نهایت می توان گفت كه Crysis 3 كامل ترین عنوان این مجموعه خواهد بود كه توانسته تمامی زیبایی های ظاهری نسخه قبل را حفظ كند و گیم پلی یكنواخت گذشته را بهبود سازد و در بالاترین سطح مجموعه قرار گیرد.

یكی دیگر از عناوین مهمی كه قرار است در مارچ 2013 ما را با خاطره های گذشته مواجه كند، Tomb Raider است كه كم و بیش با آن آشنایی دارید. عنوانی كه با سبك و سیاق خاص خود توانست فصل جدیدی از بازی های ماجرایی را به تصویر بكشد و قطعاً یكه تاز این سبك بازی ها در نسل قبل بشود. غیبت این نام به درازای یك نسل است كه بلاخره قرار است پس از چند بار تأخیر در 2013 شاهد بازگشت لارا كرافت (Lara Croft) محبوب باشیم. عنوان ذكر شده یك Reboot دیگر برای این نسل به شمار می رود كه تا كنون همه چیز كم نقص به نظر می آیند. نمایش خیره كننده و طوفانی اش در E3 2012 باعث شد تا به عنوان یكی از مورد انتظارترین های سال شناخته شود. برای معرفی Tomb Raider، ابتدا بهتر است كه دید خود را از بازی های كلاسیك مجموعه و آن لارای سابق متمایز كنید، زیرا این نسخه به گونه ای مستقل ماجراهای بازی را روایت می كند.

لارا در این بازی یك جوان 20 ساله خام و بسیار آسیب پذیر است كه اصلاً شباهتی به آن مهاجم مقبره نسخه های قبلی ندارد. او در اولین سفر ماجراجویانه اش با خدمه یك كشتی همراه می شود كه در اقیانوس و در مختصات مثلث برمودا دچار سانحه شده و غرق می شوند. پس از مدتی، لارا خود را در بین تكه های شكسته شده كشتی در ساحل جزیره ای به ظاهر آرام می بیند. اكنون او تنهاست و باید برای نجات جانش تلاش كند. گیم پلی بازی دشتخوش تغییراتی شده كه وجود المان های مخفی-كاری در آن بیش از هر چیز خودنمایی می كنند. همچنین تلاش برای بقا مهمترین مقوله در گیم پلی خطی و محیط نیمه باز این عنوان به شمار می رود. امكان شكار حیوانات و صحنه های سینمایی فوق العاده مهیج این نسخه را از بقیه متمایز می سازند. همچنین چندی پیش وجود بخش چندنفره نیز برای اولین بار توسط كارگردان بازی تأیید شد كه می تواند خبر خوبی برای دوستداران بازی های گروهی باشد. طراحی مراحل و به طور كلی گرافیك بازی منحصر به فرد است گویی در یك جزیره كاملاً پویا و زنده در حال گشت و گذار هستید. ظاهراً Tomb Raider یک عنوان همه چیز تمام است و می توان به جرأت گفت كه مهمترین مدعی برای كسب لقب برترین بازی ماجرایی سال خواهد بود.

بی شك مجموعه BioShock از آن دسته بازی هایی است كه همیشه نسخه های جدیدش مورد توجه قرار گرفته اند. اكنون نسخه جدید و كاملاً متفاوت از این مجموعه با نام Infinite در راه است كه قرار بود در سال 2012 منتشر شود، اما حتی در E3 هم از حضورش محروم بودیم. عنوانی كه مانند نامش ایده های بلندپروازانه ای با خود به همراه دارد كه اتفاقاً تا به اینجای كار بسیار به مذاق مخاطبانش خوش آمده و آن ها را برای پیش بینی عواقبش سخت نگران كرده است. نسخه های قبلی این مجموعه همه با ویژگی های خاص و تم اتمسفریك خودشان بسیار موفق بودند و زمینه را برای موفقیت نسخه جدید فراهم ساخته اند، اما اینبار جریان كمی متفاوت است. سومین قسمت از این سری نگاه جدیدی به این مجموعه دارد.

داستان بازی ادامه نسخه های قبلی محسوب نمی شود و مربوط به یك مأمور با سابقه به نام بوکر (Booker) ‌می شود كه سابقه حضور در آژانسی مخصوص به نام Pinkerton را داشته است. هسته و سبك بازی همانی است كه در نسخه های قبلی دیده ایم، یعنی یك اكشن اول-شخص با عناصر نقش آفرینی كه امروزه بسیاری از بازی ها اینگونه منتشر می شوند. شاخص اصلی گیم پلی در Infinite وجود نوعی خطوط ریلی به نام Skyline است كه با استفاده از نوعی قلاب می توان به سرعت از نقطه ای به نقطه ای دیگر نقل مكان كرد. بازی توسط موتور Unreal Engine 3 پایه ریزی شده كه Irrational Games با توجه به خواسته هایش، دست به كار شده و تغییرات بسیاری را در ساختار آن ایجاد كرده است. خوشبختانه اصلاحات صورت گرفته را می توان كاملاً مفید تلقی كرد، زیرا مشكلات عمده این موتور در بخش گرافیكی این بازی به چشم می خورند. برای اظهار نظر نهایی زود است، اما قطعاً BioShock: Infinite یك تجربه منحصر به فرد در نیمه اول 2013 خواهد بود.