مرحوم شیخ بهایی در کتاب «الوجیزه» در تعریف حدیث مینویسد: اَلحَدیثُ قَولُ المَعصومِ اَو ما یَحکی قَولَهَ اَو فِعلَهُ اَو تَقریرَه؛ حدیث همان سخن معصوم است و هر آنچه که حکایت از گفتار، اعمال و تقریر او داشته باشد.
برای انسانهایی که چند قرن بعد از معصومین حضور دارند، دیگر شنیدن از خود معصوم امکانپذیر نیست، پس آنچه در این میان مهم است، راههای رسیدن این سخنان، از طریق کسانی است که آن کلام را برای ما حکایت میکنند. این حکایت، گاه حکایت سخن حضرات معصومین است، گاه حکایت یکی از اعمال و کارهایی است که آنها انجام دادهاند و گاه حکایت تأییدی است که بر عمل یکی از مسلمانان دارند که در اصطلاح به آن «تقریر» میگویند. در هر صورت، وجه مشترک تمام احادیث، راهگشا بودن آنهاست که میتواند برای قرنهای متمادی برای مؤمنان راهنما باشد.
به همین مناسبت و در مطالبی سلسلهوار، دعاهای وارده از امام علیبن موسیالرضا(ع) به عنوان نمونهای از احادیث راهگشا و پندآموز بیان میشود:
«لک الحمد ان اطعتک، و لا حجة لی ان عصیتک، و لا صنع لی و لا لغیری فی احسانک، ولا عذر لی اسأت. ما اصابنی من حسنة فمنک، یا کریم، اغفر لمن فی مشارق الارض و مغاربها،من المؤمنین و المؤمنات.»
امام رضا(ع) در مناجات با خداوند متعال در حال سجده چنین میگفتند:
حمد و ستایش برای توست اگر تو را اطاعت کنم، و هیچ دلیل ندارم اگر تو را نافرمانی کنم، و در نیکی و احسانت هیچ کاری (و دخالتی) از طرف من یا غیر من انجام نشده است، و هیچ عذری ندارم اگر بدی کنم. هر حسنه و خوبی که به من میرسد از توست(1)، ای کریم (و بزرگوار) بیامرز هر مرد و زن با ایمانی را که در نواحی مشرق و مغربزمین است.