پیامبران چه موقع شام میخوردند
جسم، نقش آلى و ابزارى براى حقیقت انسان، یعنى روح او دارد، از این رو براى اینکه روحبتواند مسیر کمالیابى خود را طى کند باید نیازهاى جسم به عنوان مرکب و ابزار روح، تأمین شود. بر اساس دیدگاهاول، انسان و حیوان مشترک و همسان مىشوند، اما در این نگاه، انسان در تأمین نیازهاى جسم در پى تأمین هدفى بسوالاست. در برخى روایات به نقش ابزارى خوردن در راستاى عبادت و انجام فرائض و تکالیف اشاره شده است. درروایتى، از پیامبر اکرم… چنین نقل شده است که به خداوند عرضه داشت:
در نان به ما برکت عطا کن، و بین ما و نان جدایى میفکن، چرا که اگر نان نباشد قادر به اداى نماز و گرفتن روزه و انجام فرایضپروردگارمان نخواهیم بود.
و در روایت امام صادق(علیه السلام) نیز آمده است:
بنیان جسم بر نان نهاده شده است.
بنا بر روایتى دیگر، هنگامى که مردى از ابوذر درباره برترین اعمال پس از ایمان پرسش کرد وى پاسخ داد: «نماز وخوردن نان!» و هنگامى که آن مرد با شگفتى به ابوذر نگریست، وى ادامه داد: «اگر نان نباشد خداوند عبادت نمىشود».و مراد ابوذر این بود که انسان براى کسب توانایى انجام عبادت باید از نان بهره ببرد.
با توجه به این گونه روایات، هدف انسان مۆمن از خوردن غذا، آمادهسازى جسم براى انجام تکالیف عبادى وفرایض دینى است، و ـ چنان که گذشت ـ این نوع نگاه به خوردن، به مراتب والاتر از نگاه طبیعى به آن است.
چه نوع غذا ؟
پرسش دیگر درباره سیره نبوى… در خوردن و آشامیدن، مربوط به نوع غذاى آن حضرت است. بنابرروایات سیره مىتوان ویژگىهایى را در مورد غذاى پیامبر اکرم… استنباط کرد که عبارتاند از:
حلال بودن
از مهمترین این ویژگىها حلال بودن غذاست. طبیعى است پیامبر اکرم… با توجه به جایگاههدایتىاش در میان انسانها، بارزترین مصداق براى رعایت این اصل است. در برخى روایات آمده است که آنحضرت آنچه را خداوند برایش حلال کرده بود به همراه خانواده و خدمتکار تناول مىکرد.
پیامبر اکرم… مطلوبیت بعضى غذاها را گاه با تعبیر «طیّب» تأیید مىکرد. به عنوان مثال، هنگامىکه یکى از اصحاب حضرت فالودهاى به ایشان هدیه کرد و حضرت قدرى تناول کردند، پرسیدند: «اى ابا عبدالله، اینرا از چه چیزى فراهم کردهاى؟» عرض کرد: پدر و مادرم فدایت، روغن و عسل را در ظرفى سنگى ریخته، با آتش تفتمىدهیم و سپس مغز گندم را آسیاب کرده و با آن مخلوط مىکنیم تا به خوبى با هم عجین شوند و چنین چیزى فراهمآید. حضرت فرمود: «این غذایى نیکو و گواراست»
سادگى
در بیشتر موارد، آن حضرت نان جو، با آرد سبوسدار، و در حدّ عدم سیرى مصرف مىکرد. در برخى روایات، از نانجو به عنوان غذاى انبیا یاد شده است. به عنوان نمونه در روایتى، به نقل از امام رضا(علیه السلام) چنین مىخوانیم:
هیچ پیامبرى نبوده جز آن که مردم را به خوردن [نان] جو فرا خوانده و براى آن، برکت طلبیده است. و [این غذا] در هیچشکمى داخل نشده جز آن که بیمارى را از میان برداشته است. و این، غذاى پیامبران است و طعام نیکان. و خداوند ابا کرده ازاینکه غذاى انبیا را چیزى غیر از جو قرار دهد.
از دیگر روایات مربوط به سادگى غذاى پیامبر…، روایت قتاده است. وى گوید: ما گاه نزد انس بنمالک مىرفتیم و مىدیدیم که خدمتکار او مشغول پختن نان بود. روزى انس در همین حال، رو به ما کرده، گفت: [از ایننانها] بخورید، اما نسبت به پیامبر، من سراغ ندارم که حضرت نان با آرد الک کرده و بدون سبوس، و گوشت گوسفندکباب شده مصرف کرده باشد.
خورشِ غذاى پیامبر… نیز معمولاً بسیار ساده بود. بنا به نقل کلینى از امام صادق(علیه السلام)، روزىپیامبر اکرم… به حجره امسلمه وارد شد. امسلمه قطعه نانى نزد حضرت آورد. پیامبر فرمودند: آیاخورش نیز دارى؟ گفت: خیر یا رسول الله، جز سرکه ندارم. فرمود: سرکه خوب خورشى است، و خانهاى که سرکه درآن هست بىچیز نیست.
مضرّ نبودن
ویژگى مهم دیگر در غذاهاى مورد استفاده پیامبر اکرم…، مضرّ نبودن است. از نظر آن حضرت،گذشته از مفید و نافع بودن، یک غذا ـ که در ادامه، به آن خواهیم پرداخت ـ مىبایست فاقد آثار منفى بر بدن باشد. بهعنوان مثال، بنا به نقل کلینى از امام صادق(علیه السلام)، و آن حضرت از امیرالمۆمنین(علیه السلام)، هنگامى که براى پیامبراکرم… غذاى داغى آوردند، فرمود:
آن را بگذارید تا سرد شود، خداوند آتش را غذاى ما قرار نداده و برکت در غذاى غیر داغ است.
بنا بر بعضى روایات، آن حضرت از خوردن برخى غذاها یا گیاهان که بوى آنها در دهان مىماند نیز اجتناب مىکرد.البته این پرهیز، ناشى از آثار خانوادگى یا اجتماعى بقاى بوى این غذاها در دهان بود و نه به سبب ضرر آن براى بدن.بنا به نقل طبرسى، پیامبر اکرم… سیر، پیاز، تره و عسلى که مغافیر در آن بود تناولنمىکرد، زیرا بوى آنها در دهان مىماند.
سودمندى
در روایتى از این از امام رضا(علیه السلام)، به خاصیت درمانى نان جو اشاره می کند.
به جزآن، در برخى روایات، امام صادق(علیه السلام) شیر، سرکه، روغن و سویق (نوعى حلیم از گندم یا جو، و شکر و خرما) راغذاى پیامبران، و گوشت و شیر را، شورباى (آبگوشت) آنان معرفى کرده است.
همچنین گفته شده است که محبوبترین غذاها نزد پیامبر اکرم… گوشت بود و مىفرمود:«گوشت موجب افزونى قوه شنوایى و بینایى مىشود»
در کلامى دیگر فرمود:
گوشت، سرآمد غذاها در دنیا و آخرت است و اگر از خدایم مىخواستم که هر روز مرا با آن اطعام کند چنینمىکرد.
آن حضرت گوشت را گاه به صورت پخته [با آب] و گاه به صورت کباب، همراه نان مصرف مىکرد.
بنا به نقل طبرسى، پیامبر اکرم … تگرگ را جمع کرده و تناول مىکرد و مىفرمود: این موجبنابودى عوامل فساد دندانها مىشود.
امام صادق(علیه السلام)، و آن حضرت از امیرالمۆمنین(علیه السلام)، هنگامى که براى پیامبراکرم… غذاى داغى آوردند، فرمود: آن را بگذارید تا سرد شود، خداوند آتش را غذاى ما قرار نداده و برکت در غذاى غیر داغ است
نیز از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که پیامبر اکرم… در صورت دسترسى به شیرینىجاتبا آن افطار مىکرد، و اگر بدان دسترسى نداشت با آب گرم افطار مىکرد و مىفرمود:
این باعث پاکسازى کبد و معده، و موجب خوشبو شدن بوى دهان، و سبب تقویت دندانها و چشم، و عامل تیزى بینایىمىشود؛ و گناهان را مىشوید و عروق تحریک شده را ساکن، و تلخى غالب را از بین مىبرد و بلغم را قطع مىکند و حرارت را ازمعده فرو نشانده و سردرد را زایل مىکند.
گفتنى است، تأثیر افطار با آب ولرم در شسته شدن گناهان مىتواند به لحاظ فضیلتى باشد که شخص روزهدار در اثرگرسنگى و سپس افطار با نوشیدنى سادهاى چون آب به دست مىآورد.
پیامبر اکرم… عسل را بسیار دوست داشت و خوردن آن را همراه با قرائت آیاتى از قرآن و جویدنکُندر موجب زوال بلغم مىدانست.
پیامبر اکرم… مطلوبیت بعضى غذاها را گاه با تعبیر «طیّب» تأیید مىکرد. به عنوان مثال، هنگامىکه یکى از اصحاب حضرت فالودهاى به ایشان هدیه کرد و حضرت قدرى تناول کردند، پرسیدند: «اى ابا عبدالله، اینرا از چه چیزى فراهم کردهاى؟» عرض کرد: پدر و مادرم فدایت، روغن و عسل را در ظرفى سنگى ریخته، با آتش تفتمىدهیم و سپس مغز گندم را آسیاب کرده و با آن مخلوط مىکنیم تا به خوبى با هم عجین شوند و چنین چیزى فراهمآید. حضرت فرمود: «این غذایى نیکو و گواراست»
اوقات صرف غذا
از برخى روایات مىتوان اصلى کلى در این باره استنباط کرد و آن اینکه آن حضرت جز به وقتگرسنگى و احساس نیاز بدن، اقدام به صرف غذا نمىکرده است. در روایتى از آن حضرت نقل شده استکه فرمود:
بخور در حالى که اشتها به خوردن دارى، و دست بکش در حالى که هنوز اشتها به خوردن دارى.
و بنا به نقل انس بن مالک:
هیچ گاه در روز یا شب، آن حضرت گوشت یا نان مصرف نکرد مگر هنگامى که بدن نیاز به آن داشت.
بر این اساس، نقل شده است که پیامبر اکرم… شخصاً با مردم مواسات و همراهى مىکرد، به گونهاىکه ازار (لنگ) خود را با پوست وصله مىکرد و هیچ گاه، هم صبحانه (یانهار) و هم شام نخورد تا اینکه از دنیا رحلتفرمود.
بنا بر بعضى روایات، معصومان(علیهم السلام) دو وعده غذایى را در طول شبانه روز سفارش مىکردند و از صرف غذابین آن دو وعده، نهى مىکردند. و از برخى روایات، بر مىآید که معصومان(علیهم السلام) تأکید بر آن داشتند کهافراد، شب هنگام چیزى خورده و بخوابند، ولو بسیار اندک باشد. امام صادق(علیه السلام) در این زمینه فرموده است:
خوردن شام را ترک نکن، حتى اگر سه لقمه به همراه نمک باشد. و کسى که شام خوردن را [به کلى] ترک گوید رگى در بدنشمىمیرد که هرگز احیا نخواهد شد.
از دیگر روایات مربوط به سادگى غذاى پیامبر…، روایت قتاده است. وى گوید: ما گاه نزد انس بنمالک مىرفتیم و مىدیدیم که خدمتکار او مشغول پختن نان بود. روزى انس در همین حال، رو به ما کرده، گفت: [از ایننانها] بخورید، اما نسبت به پیامبر، من سراغ ندارم که حضرت نان با آرد الک کرده و بدون سبوس، و گوشت گوسفندکباب شده مصرف کرده باشد
شام آری یا خیر؟!
وعده غذایی شام یکی از وعدههای غذایی است که بهتر است در زمان و با دقت بیشتر و رعایت نکات خاصی صرف شود.
یکی از مباحثی که میتواند در حفظ سلامت جسمی و روحی به ما کمک کند توجه به سیره و سنت پیشوایان دینی و انبیاء الهی است که متصل و متکی به وحی بودند و صلاح ما و راه و روش درست زندگی کردن را بهتر از هرکسی میدانند.
امام علی(علیه السلام) درباره اینکه پیامبران چه موقع شام میخوردند؟ فرمودند:” شام خوردن پیامبران، پس از تاریکیِ شب بوده است. آن را وامگذارید؛ چرا که واگذاردن آن، ویرانی تن است.”
در جایی دیگر از زیاد بن ابی الحلال نقل شده است که با امام صادق(علیه السلام) شام خوردم آن حضرت، فرمود:” شامِ پس از نمازِ خفتن، شام پیامبران است.”
همچنین رسول خدا(صلی الله علیها وآله) درباره پیامدهای شام نخوردن چنین میفرمایند:” خوردن شام را وامگذارید، هر چند به مشتی خرما باشد؛ زیرا وا گذاشتن آن، انسان را پیر میکند.”
“خوردن شام را وا مگذارید، هر چند به خوردن دانهای خرمای خشکیده باشد. من بر امّت خویش، از این، بیم دارم که از وا گذاردن شام، پیری (در هم شکستگی) به سراغشان آید؛ چرا که شام، مایه نیرومندیِ پیر و جوان است.”
امام صادق(علیه السلام) نیز درباره اهمیت این وعده غذایی فرمودند: “خوردن شام را وا مگذار، هر چند به سه لقمه نان با نمک باشد.”
“هر کس شام را واگذارد، رگی در بدن وی میمیرد و هرگز زنده نمیشود .”
منابع:
تبیان
۱- الکافی، جلد ۶، صفحه ۲۸۸، حدیث ۱، المحاسن، جلد ۲، صفحه ۱۹۵، حدیث ۱۵۶۶، الخصال، صفحه ۶۱۹، حدیث ۱۰، تحف العقول، صفحه ۱۱۰، مکارم الأخلاق، جلد ۱، صفحه ۴۲۴، حدیث ۱۴۴۴، حدیث ۶ دانش نامه احادیث پزشکی: ۲ / ۱۶۲
۲- الکافی، جلد ۶، صفحه ۲۸۹، حدیث ۷، المحاسن، جلد ۲، صفحه ۱۹۵، حدیث ۱۵۶۷، بحارالأنوار، جلد ۶۶، صفحه ۳۴۲، حدیث ۷ دانش نامه احادیث پزشکی: ۲ / ۱۶۴
۳- سنن ابن ماجة، جلد ۲، صفحه ۱۱۱۳، حدیث ۳۳۵۵، کنزالعمّال، جلد ۱۰، صفحه ۴۶، حدیث ۲۸۲۹۰ دانش نامه احادیث پزشکی: ۲ / ۱۶۰
۴- المحاسن، جلد ۲، صفحه ۱۹۶، حدیث ۱۵۷۱، بحار الأنوار، جلد ۶۶، صفحه ۳۴۳، حدیث ۱۰ دانش نامه احادیث پزشکی: ۲ / ۱۶۲
۵- مکارم الأخلاق، جلد ۱، صفحه ۴۲۴، حدیث ۱۴۴۷، بحار الأنوار، جلد ۶۶، صفحه ۳۴۵، حدیث ۲۰ دانش نامه احادیث پزشکی: ۲ / ۱۶۲
۶- مکارمالأخلاق، جلد ۱، صفحه ۴۲۴، حدیث ۱۴۴۸، بحارالأنوار، جلد ۶۶، صفحه ۳۴۵، حدیث ۲۰ دانش نامه احادیث پزشکی: ۲ / ۱۶۶
۷- سایت حوزه
۸- سایت پرسمان
جسم، نقش آلى و ابزارى براى حقیقت انسان، یعنى روح او دارد، از این رو براى اینکه روحبتواند مسیر کمالیابى خود را طى کند باید نیازهاى جسم به عنوان مرکب و ابزار روح، تأمین شود. بر اساس دیدگاهاول، انسان و حیوان مشترک و همسان مىشوند، اما در این نگاه، انسان در تأمین نیازهاى جسم در پى تأمین هدفى بسوالاست. در برخى روایات به نقش ابزارى خوردن در راستاى عبادت و انجام فرائض و تکالیف اشاره شده است. درروایتى، از پیامبر اکرم… چنین نقل شده است که به خداوند عرضه داشت:
در نان به ما برکت عطا کن، و بین ما و نان جدایى میفکن، چرا که اگر نان نباشد قادر به اداى نماز و گرفتن روزه و انجام فرایضپروردگارمان نخواهیم بود.
و در روایت امام صادق(علیه السلام) نیز آمده است:
بنیان جسم بر نان نهاده شده است.
بنا بر روایتى دیگر، هنگامى که مردى از ابوذر درباره برترین اعمال پس از ایمان پرسش کرد وى پاسخ داد: «نماز وخوردن نان!» و هنگامى که آن مرد با شگفتى به ابوذر نگریست، وى ادامه داد: «اگر نان نباشد خداوند عبادت نمىشود».و مراد ابوذر این بود که انسان براى کسب توانایى انجام عبادت باید از نان بهره ببرد.
با توجه به این گونه روایات، هدف انسان مۆمن از خوردن غذا، آمادهسازى جسم براى انجام تکالیف عبادى وفرایض دینى است، و ـ چنان که گذشت ـ این نوع نگاه به خوردن، به مراتب والاتر از نگاه طبیعى به آن است.
چه نوع غذا ؟
پرسش دیگر درباره سیره نبوى… در خوردن و آشامیدن، مربوط به نوع غذاى آن حضرت است. بنابرروایات سیره مىتوان ویژگىهایى را در مورد غذاى پیامبر اکرم… استنباط کرد که عبارتاند از:
حلال بودن
از مهمترین این ویژگىها حلال بودن غذاست. طبیعى است پیامبر اکرم… با توجه به جایگاههدایتىاش در میان انسانها، بارزترین مصداق براى رعایت این اصل است. در برخى روایات آمده است که آنحضرت آنچه را خداوند برایش حلال کرده بود به همراه خانواده و خدمتکار تناول مىکرد.
پیامبر اکرم… مطلوبیت بعضى غذاها را گاه با تعبیر «طیّب» تأیید مىکرد. به عنوان مثال، هنگامىکه یکى از اصحاب حضرت فالودهاى به ایشان هدیه کرد و حضرت قدرى تناول کردند، پرسیدند: «اى ابا عبدالله، اینرا از چه چیزى فراهم کردهاى؟» عرض کرد: پدر و مادرم فدایت، روغن و عسل را در ظرفى سنگى ریخته، با آتش تفتمىدهیم و سپس مغز گندم را آسیاب کرده و با آن مخلوط مىکنیم تا به خوبى با هم عجین شوند و چنین چیزى فراهمآید. حضرت فرمود: «این غذایى نیکو و گواراست»
سادگى
در بیشتر موارد، آن حضرت نان جو، با آرد سبوسدار، و در حدّ عدم سیرى مصرف مىکرد. در برخى روایات، از نانجو به عنوان غذاى انبیا یاد شده است. به عنوان نمونه در روایتى، به نقل از امام رضا(علیه السلام) چنین مىخوانیم:
هیچ پیامبرى نبوده جز آن که مردم را به خوردن [نان] جو فرا خوانده و براى آن، برکت طلبیده است. و [این غذا] در هیچشکمى داخل نشده جز آن که بیمارى را از میان برداشته است. و این، غذاى پیامبران است و طعام نیکان. و خداوند ابا کرده ازاینکه غذاى انبیا را چیزى غیر از جو قرار دهد.
از دیگر روایات مربوط به سادگى غذاى پیامبر…، روایت قتاده است. وى گوید: ما گاه نزد انس بنمالک مىرفتیم و مىدیدیم که خدمتکار او مشغول پختن نان بود. روزى انس در همین حال، رو به ما کرده، گفت: [از ایننانها] بخورید، اما نسبت به پیامبر، من سراغ ندارم که حضرت نان با آرد الک کرده و بدون سبوس، و گوشت گوسفندکباب شده مصرف کرده باشد.
خورشِ غذاى پیامبر… نیز معمولاً بسیار ساده بود. بنا به نقل کلینى از امام صادق(علیه السلام)، روزىپیامبر اکرم… به حجره امسلمه وارد شد. امسلمه قطعه نانى نزد حضرت آورد. پیامبر فرمودند: آیاخورش نیز دارى؟ گفت: خیر یا رسول الله، جز سرکه ندارم. فرمود: سرکه خوب خورشى است، و خانهاى که سرکه درآن هست بىچیز نیست.
مضرّ نبودن
ویژگى مهم دیگر در غذاهاى مورد استفاده پیامبر اکرم…، مضرّ نبودن است. از نظر آن حضرت،گذشته از مفید و نافع بودن، یک غذا ـ که در ادامه، به آن خواهیم پرداخت ـ مىبایست فاقد آثار منفى بر بدن باشد. بهعنوان مثال، بنا به نقل کلینى از امام صادق(علیه السلام)، و آن حضرت از امیرالمۆمنین(علیه السلام)، هنگامى که براى پیامبراکرم… غذاى داغى آوردند، فرمود:
آن را بگذارید تا سرد شود، خداوند آتش را غذاى ما قرار نداده و برکت در غذاى غیر داغ است.
بنا بر بعضى روایات، آن حضرت از خوردن برخى غذاها یا گیاهان که بوى آنها در دهان مىماند نیز اجتناب مىکرد.البته این پرهیز، ناشى از آثار خانوادگى یا اجتماعى بقاى بوى این غذاها در دهان بود و نه به سبب ضرر آن براى بدن.بنا به نقل طبرسى، پیامبر اکرم… سیر، پیاز، تره و عسلى که مغافیر در آن بود تناولنمىکرد، زیرا بوى آنها در دهان مىماند.
سودمندى
در روایتى از این از امام رضا(علیه السلام)، به خاصیت درمانى نان جو اشاره می کند.
به جزآن، در برخى روایات، امام صادق(علیه السلام) شیر، سرکه، روغن و سویق (نوعى حلیم از گندم یا جو، و شکر و خرما) راغذاى پیامبران، و گوشت و شیر را، شورباى (آبگوشت) آنان معرفى کرده است.
همچنین گفته شده است که محبوبترین غذاها نزد پیامبر اکرم… گوشت بود و مىفرمود:«گوشت موجب افزونى قوه شنوایى و بینایى مىشود»
در کلامى دیگر فرمود:
گوشت، سرآمد غذاها در دنیا و آخرت است و اگر از خدایم مىخواستم که هر روز مرا با آن اطعام کند چنینمىکرد.
آن حضرت گوشت را گاه به صورت پخته [با آب] و گاه به صورت کباب، همراه نان مصرف مىکرد.
بنا به نقل طبرسى، پیامبر اکرم … تگرگ را جمع کرده و تناول مىکرد و مىفرمود: این موجبنابودى عوامل فساد دندانها مىشود.
امام صادق(علیه السلام)، و آن حضرت از امیرالمۆمنین(علیه السلام)، هنگامى که براى پیامبراکرم… غذاى داغى آوردند، فرمود: آن را بگذارید تا سرد شود، خداوند آتش را غذاى ما قرار نداده و برکت در غذاى غیر داغ است
نیز از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که پیامبر اکرم… در صورت دسترسى به شیرینىجاتبا آن افطار مىکرد، و اگر بدان دسترسى نداشت با آب گرم افطار مىکرد و مىفرمود:
این باعث پاکسازى کبد و معده، و موجب خوشبو شدن بوى دهان، و سبب تقویت دندانها و چشم، و عامل تیزى بینایىمىشود؛ و گناهان را مىشوید و عروق تحریک شده را ساکن، و تلخى غالب را از بین مىبرد و بلغم را قطع مىکند و حرارت را ازمعده فرو نشانده و سردرد را زایل مىکند.
گفتنى است، تأثیر افطار با آب ولرم در شسته شدن گناهان مىتواند به لحاظ فضیلتى باشد که شخص روزهدار در اثرگرسنگى و سپس افطار با نوشیدنى سادهاى چون آب به دست مىآورد.
پیامبر اکرم… عسل را بسیار دوست داشت و خوردن آن را همراه با قرائت آیاتى از قرآن و جویدنکُندر موجب زوال بلغم مىدانست.
پیامبر اکرم… مطلوبیت بعضى غذاها را گاه با تعبیر «طیّب» تأیید مىکرد. به عنوان مثال، هنگامىکه یکى از اصحاب حضرت فالودهاى به ایشان هدیه کرد و حضرت قدرى تناول کردند، پرسیدند: «اى ابا عبدالله، اینرا از چه چیزى فراهم کردهاى؟» عرض کرد: پدر و مادرم فدایت، روغن و عسل را در ظرفى سنگى ریخته، با آتش تفتمىدهیم و سپس مغز گندم را آسیاب کرده و با آن مخلوط مىکنیم تا به خوبى با هم عجین شوند و چنین چیزى فراهمآید. حضرت فرمود: «این غذایى نیکو و گواراست»
اوقات صرف غذا
از برخى روایات مىتوان اصلى کلى در این باره استنباط کرد و آن اینکه آن حضرت جز به وقتگرسنگى و احساس نیاز بدن، اقدام به صرف غذا نمىکرده است. در روایتى از آن حضرت نقل شده استکه فرمود:
بخور در حالى که اشتها به خوردن دارى، و دست بکش در حالى که هنوز اشتها به خوردن دارى.
و بنا به نقل انس بن مالک:
هیچ گاه در روز یا شب، آن حضرت گوشت یا نان مصرف نکرد مگر هنگامى که بدن نیاز به آن داشت.
بر این اساس، نقل شده است که پیامبر اکرم… شخصاً با مردم مواسات و همراهى مىکرد، به گونهاىکه ازار (لنگ) خود را با پوست وصله مىکرد و هیچ گاه، هم صبحانه (یانهار) و هم شام نخورد تا اینکه از دنیا رحلتفرمود.
بنا بر بعضى روایات، معصومان(علیهم السلام) دو وعده غذایى را در طول شبانه روز سفارش مىکردند و از صرف غذابین آن دو وعده، نهى مىکردند. و از برخى روایات، بر مىآید که معصومان(علیهم السلام) تأکید بر آن داشتند کهافراد، شب هنگام چیزى خورده و بخوابند، ولو بسیار اندک باشد. امام صادق(علیه السلام) در این زمینه فرموده است:
خوردن شام را ترک نکن، حتى اگر سه لقمه به همراه نمک باشد. و کسى که شام خوردن را [به کلى] ترک گوید رگى در بدنشمىمیرد که هرگز احیا نخواهد شد.
از دیگر روایات مربوط به سادگى غذاى پیامبر…، روایت قتاده است. وى گوید: ما گاه نزد انس بنمالک مىرفتیم و مىدیدیم که خدمتکار او مشغول پختن نان بود. روزى انس در همین حال، رو به ما کرده، گفت: [از ایننانها] بخورید، اما نسبت به پیامبر، من سراغ ندارم که حضرت نان با آرد الک کرده و بدون سبوس، و گوشت گوسفندکباب شده مصرف کرده باشد
شام آری یا خیر؟!
وعده غذایی شام یکی از وعدههای غذایی است که بهتر است در زمان و با دقت بیشتر و رعایت نکات خاصی صرف شود.
یکی از مباحثی که میتواند در حفظ سلامت جسمی و روحی به ما کمک کند توجه به سیره و سنت پیشوایان دینی و انبیاء الهی است که متصل و متکی به وحی بودند و صلاح ما و راه و روش درست زندگی کردن را بهتر از هرکسی میدانند.
امام علی(علیه السلام) درباره اینکه پیامبران چه موقع شام میخوردند؟ فرمودند:” شام خوردن پیامبران، پس از تاریکیِ شب بوده است. آن را وامگذارید؛ چرا که واگذاردن آن، ویرانی تن است.”
در جایی دیگر از زیاد بن ابی الحلال نقل شده است که با امام صادق(علیه السلام) شام خوردم آن حضرت، فرمود:” شامِ پس از نمازِ خفتن، شام پیامبران است.”
همچنین رسول خدا(صلی الله علیها وآله) درباره پیامدهای شام نخوردن چنین میفرمایند:” خوردن شام را وامگذارید، هر چند به مشتی خرما باشد؛ زیرا وا گذاشتن آن، انسان را پیر میکند.”
“خوردن شام را وا مگذارید، هر چند به خوردن دانهای خرمای خشکیده باشد. من بر امّت خویش، از این، بیم دارم که از وا گذاردن شام، پیری (در هم شکستگی) به سراغشان آید؛ چرا که شام، مایه نیرومندیِ پیر و جوان است.”
امام صادق(علیه السلام) نیز درباره اهمیت این وعده غذایی فرمودند: “خوردن شام را وا مگذار، هر چند به سه لقمه نان با نمک باشد.”
“هر کس شام را واگذارد، رگی در بدن وی میمیرد و هرگز زنده نمیشود .”
منابع:
تبیان
۱- الکافی، جلد ۶، صفحه ۲۸۸، حدیث ۱، المحاسن، جلد ۲، صفحه ۱۹۵، حدیث ۱۵۶۶، الخصال، صفحه ۶۱۹، حدیث ۱۰، تحف العقول، صفحه ۱۱۰، مکارم الأخلاق، جلد ۱، صفحه ۴۲۴، حدیث ۱۴۴۴، حدیث ۶ دانش نامه احادیث پزشکی: ۲ / ۱۶۲
۲- الکافی، جلد ۶، صفحه ۲۸۹، حدیث ۷، المحاسن، جلد ۲، صفحه ۱۹۵، حدیث ۱۵۶۷، بحارالأنوار، جلد ۶۶، صفحه ۳۴۲، حدیث ۷ دانش نامه احادیث پزشکی: ۲ / ۱۶۴
۳- سنن ابن ماجة، جلد ۲، صفحه ۱۱۱۳، حدیث ۳۳۵۵، کنزالعمّال، جلد ۱۰، صفحه ۴۶، حدیث ۲۸۲۹۰ دانش نامه احادیث پزشکی: ۲ / ۱۶۰
۴- المحاسن، جلد ۲، صفحه ۱۹۶، حدیث ۱۵۷۱، بحار الأنوار، جلد ۶۶، صفحه ۳۴۳، حدیث ۱۰ دانش نامه احادیث پزشکی: ۲ / ۱۶۲
۵- مکارم الأخلاق، جلد ۱، صفحه ۴۲۴، حدیث ۱۴۴۷، بحار الأنوار، جلد ۶۶، صفحه ۳۴۵، حدیث ۲۰ دانش نامه احادیث پزشکی: ۲ / ۱۶۲
۶- مکارمالأخلاق، جلد ۱، صفحه ۴۲۴، حدیث ۱۴۴۸، بحارالأنوار، جلد ۶۶، صفحه ۳۴۵، حدیث ۲۰ دانش نامه احادیث پزشکی: ۲ / ۱۶۶
۷- سایت حوزه
۸- سایت پرسمان