مدير بخش زلزله در مركز تحقيقات ساختمان و مسكن – وابسته به وزارت راهوشهرسازي- تحقيقاتي را درباره رفتار گسلها كه در زلزلههاي اخير رخداده در سطح كشور و محدوده تهران انجام داده و نتايج تازه منتشر شده آن را در اختيار «دنياياقتصاد» قرار داده كه از وقوع 55 زمينلرزه با بزرگي بيشاز 4 ريشتر در پهنه ايران ظرف 6ماه گذشته حكايت ميكند، به طوري كه اكثر زلزلهها در نيمهشرقي كشور اتفاق افتاده و 3 مورد از آنها در اطراف پايتخت به ثبت رسيده است.
اين تحقيق كه جزئيات مربوط به «تعداد زلزلهها»، «بزرگي زمينلرزهها» و «ميزان انرژي آزاد شده در هر زلزله» را در دو دوره 36 ماه اخير و 12 ماه اخير براي تهران و كشور مورد بررسي قرار داده است، نشان ميدهد در گستره «كلكشور» تغيير خاصي در تعداد زلزلهها و همچنين ميزان انرژي آزاد شده، به وجود نيامده، اما در حالي كه متوسط بزرگي زلزلهها در سهسال گذشته كمتر از 4 ريشتر بوده، اين شاخص در ماههاي اخير به مرز 6 ريشتر نزديك شده است.
هر چند وضعيت لرزهخيزي كلكشور به عنوان گستره واحد، در حد نرم قلمداد شده است، اما در بررسي مربوط به چهار گوشه كشور –محدودههاي شمالغرب، شمالشرق، جنوبغرب و جنوبشرق- مشخص شده در محدوده شمالشرق تعداد زمينلرزههاي ماههاي اخير روند صعودي به خود گرفته طوري كه تغييرات انرژي رها شده ناشي از زلزله طي چند ماه اخير در اين محدوده قابلتوجه بوده و در نتايج اين تحقيق، اين هشدار داده شده كه استانهاي واقع در اين پهنه نياز به پايش بيشتري دارند. در عين حال، براي سه محدوده ديگر تغيير قابلملاحظهاي در تعداد و شدت زمينلرزهها مشاهده نشده است.
اما براي تهران و اطراف پايتخت، نتايج اين تحقيق متفاوت از پيشبينيهايي است كه اين روزها درباره «زلزله بزرگ» مطرح ميشود.
دكتر علي بيتاللهي، مدير بخش زلزله در مركز تحقيقات ساختمانومسكن به همراه تيم 4 نفره مركب از زلزلهشناسان ايراني، در اين تحقيق نقشهاي از زمينلرزههاي ثبتشده در حريم 150 كيلومتري شهر تهران را تهيه كرده و به اين جمعبندي رسيده است كه اغلب زلزلههاي نزديك شهر تهران در سمت شمالشرق پايتخت رخ ميدهد و اين محدوده يكي از نقاط حساس از ديدگاه لرزهخيزي به حساب ميآيد.
جمعبنديهاي اين محقق زلزلهشناس درباره تهران حاكي است: از آنجا كه انرژي آزاد شده از زلزلههاي ماههاي اخير اطراف تهران منطبق با نرم و مقدار زمينه فعاليت لرزهاي اين منطقه بوده، ميتوان گفت كه محدوده تهران از نظر فعاليت لرزهاي در وضعيت عادي خود قرار دارد.
بخشهاي مهم از متن اين تحقيق با عنوان «بررسي زلزلههاي اخير گستره ايران با تاكيد بر زمينلرزههاي محدوده تهران» را در زير بخوانيد:
سيماي لرزهخيزي كشور
نخستین قدم در مطالعه زمینلرزه، مطالعه گسلها به عنوان چشمههای لرزه زا است. گسلها، شکستگیهایی در پوسته زمین هستند که در راستای آنها جابهجایی اتفاق میافتد. جابهجایی گسلها بین چند میلیمتر تا چند متر متغیر است. این جابهجاییها میتواند به صورت جابهجايی آرام باشد که هیچگونه لرزشی در زمین ایجاد نمیکند و یا به صورت ناگهانی اتفاق بیفتد. جابهجایی ناگهانی در طول گسلها عامل ایجاد اغلب زلزلهها میباشد.
کشور ایران به عنوان بخشی از کمربند کوهزایی آلپ و هیمالیا است و فشار ناشی از دو صفحه عربستان و هند، فلات ایران را دستخوش کوتاهشدگی و به تبع آن یکی از مناطق فعال لرزهزمین ساختی کردهاست. باتوجه به موارد ذکر شده تهیه، بررسی و مطالعه نقشههای تراکم گسلش به عنوان یکی از پارامترهای خطرپذیری بسیار لازم و ضروری است.
با توجه به واقع شدن ایران بر روی یکی از دو کمربند زلزله خیز جهان و وجود گسلهای فراوان، وقوع زلزله در فلات ایران امری طبیعی است. ایران جزو ده کشور بلاخیز و ششمین کشور زلزله خیز دنیا است. آنچه حائز اهمیت است، وضعیت شهرها و کلان شهرهایی مثل تهران، تبریز و... است که روی گسلها یا در مجاورت آنها ساخته شده و در معرض خطر زلزله قرار دارند، حرکت این گسلها باعث رها شدن انرژی ذخیره شده و بروز زلزلههای مکرر میشود و تلفات جانی و خسارتهای مالی فراوانی را در مناطق شهری به دنبال دارد.
بررسی لرزه خیزی به منظور برآوردی از رژیم تغییرات وقوع زمین لرزهها انجام یافت. روش کار به این ترتیب بوده است که ابتدا در کل گستره ایران، برای بازه زمانی سه ساله از 26/9/87 تا 26/9/90 سری زمانی رخداد زلزلهها از نظر تعداد، انرژی آزاد شده و بزرگی زلزلهها مورد بررسی قرار گرفت. این تغییرات به خصوص برای چند ماهه گذشته مدنظر بوده اند. با بررسی روند تغییرات و نحوه آن، میتوان در مورد وضعیت آتی ناحیه از حیث وجود رفتارهای لرزهای خارج از نرم، صحبت كرد.
این مطالعه ابتدا برای 12 ماه گذشته (26/9/89 تا 26/9/90) و سپس برای 3 سال گذشته انجام یافت. برای بررسی 12 ماه گذشته تغییرات به ازای هر سه ماه برآورد گردید و برای دوره زمانی سه سال گذشته (سی و شش ماه گذشته از تاریخ 26/9/90) به طور ماهانه مقادیر به دست آمد. بررسی روند تغییرات در طول زمان این امکان را خواهد داد که وضعیت آتی لرزه خیزی را بر اساس نحوه رفتار زلزلهها تا حدودی حدس بزنیم.
بررسي كشوري
برای دوره 36 ماه گذشته (سه ساله)، رخداد ماهانه زلزلهها بر حسب تعداد آورده شده كه تغییرات خاص و قابل ملاحظهای برای ماههای آخر در مقایسه با کل دوره زمانی مشاهده نمیگردد و لذا، وضعیت لرزه خیزی برای کل گستره کشور به عنوان گستره واحد، در حد نرم قلمداد میگردد.
وقوع زمین لرزهها بر حسب بزرگی آنها در مدت زمان 36 ماه نيز نشان ميدهد که در بازههای سهماهه اخیر بزرگی زلزلهها اندازه بزرگتری نسبت به ماههای قبل تر نشان میدهد و میتوان استنباط كرد که تجمع تنش بزرگتری در سه ماهه اخیر در کل کشور بوده است. در سهسال اخير حدود متوسط زلزلهها زیر بزرگی 4 بوده ولی در بازههای زمانی معین، تغییرات از مقدار زمینه فراتر میرود كه یکی از این بازههای زمانی، سه ماه اخیر ( مهر، آبان و آذر سال 1390) میباشد که لازمه توجه و بررسیهاي جزئیتر میباشد.
بررسي زلزلههاي اخير در چهارگوشه ايران
براي بازه 12ماهه، به ازاي هر سهماه تعداد زلزلهها در 4 ناحيه شمالغرب، شمالشرق، جنوبغرب و جنوبشرق مورد بررسي قرار گرفت.
از نظر تعداد رخداد زلزله، محدوده شمال غرب ایران تعداد بیشتری را نشان میدهد. محدوده شمال غرب ایران استانهای مهم نظیر استان تهران و استانهای مرکزی و غرب و شمال غرب کشور را در بر میگیرد. با اینکه تعداد رخداد در این ناحیه بیش از نواحی دیگر است ولی تغییرات تعداد رخداد در این ناحیه به خصوص در سه دوره سه ماه اخیر یکنواخت میباشد و لذا میتوان استنباط نمود که تغییر محسوسی در رژیم تکتونیکی این ناحیه مشاهده نمیگردد.
در ناحیه شمال شرقی کشور که استانهايی نظیر خراسان، سمنان و گلستان را شامل میشود قابل استنباط است که در سه ماهههای اول و دوم و سوم تعداد رخداد زلزلهها روند نزولی و در سه ماه اخیر (مهر، آبان و آذر) روند صعودی شروع میگردد و لازم است که روند تغییرات در این ناحیه تحت پایش قرار گیرد. در این ناحیه تغییرات زمانی تعداد رخداد زلزلهها نسبت به سایر نواحی بیشتر است. اما روند تغییرات در ناحیه جنوب غرب نظیر ناحیه شمال غرب بوده ولی تعداد زلزلههای رخداده در این ناحیه کم میباشد. ناحیه جنوب شرق نيز نظیر ناحیه فوقانی خود ( ناحیه شمال شرق ) بوده ولی آهنگ تغییرات نسبت به آن کمتر است.
مقايسه نواحي
کلیه زمین لرزههای روی داده در گستره ایرانزمین در چهار ناحیه شمال غرب، شمال شرق، جنوب غرب و جنوب شرق در بازه زمانی 36 ماه و بطور ماهانه مورد بررسی قرار گرفتند. تغییرات در تعداد رخداد نسبت به زمان و تغییرات انرژی رها شده در رخداد زلزلهها دو پارامتر اصلی مورد نظر در این بررسی بودند. در شکل زير مشاهده میگردد که برای دوره زمانی 36 ماهه نیز، تعداد زلزلهها در ناحیه شمال غرب بیشتر از سایر نواحی است.
بررسی تعداد زلزلههای رخ داده در این چهار نواحی نشان میدهد که محدوده شمال شرق در چهار ماه اخیر روند صعودی پیدا کرده که تا حال حاضر نیز ادامه دارد. در این زمینه نیز سیستم مونیتورینگ زلزلهها باید مورد توجه قرار گیرد.
آهنگ تغییرات انرژی رها شده برای هر چهار ناحیه مذکور در طول 36 ماه گذشته و به صورت ماهانه و مقایسه نوع تغییرات تعداد زلزلهها با انرژی رها شده نشان میدهد که رژیم فعالیت لرزهای نواحی در حیطه تعداد و انرژی کمابیش مطابقت دارد. تغییرات انرژی رها شده در ناحیه شمال شرق کشور، برای چند ماه اخیر قابل توجه میباشد. نواحی دیگر دارای نوسان میباشند، ولی برای چند ماه گذشته چندان تغییرات قابل ملاحظهای را نشان نمیدهند.
بررسي زلزلههاي اخير اطراف تهران
بررسي زلزلههای 12 ماه گذشته محدوده اطراف تهران که در بازههای زمانی 3 ماهه از هم تفکیک یافتهاند نيز نشان ميدهد زلزلههای نزدیک شهر تهران در این مدت اغلب در سوی شمال شرقی آن قرار میگیرند. محدوده شمال شرق تهران یکی از نقاط حساس از دیدگاه لرزه خیزی است. در این محدوده دو گسله عمده و کاری شمال تهران و مشاء به هم میرسند و تشکیل گره تکتونیکی را میدهند که معمولا این نقاط، مکان رویداد زلزلههای بزرگ میباشد. نقشههای تهیه شده نشان میدهد که توزیع زمین لرزهها در اطراف شهر تهران الگوی خاصی را داراست.
نظیر بررسی که برای کل گستره سرزمین ایران انجام شد، برای شعاع 150 کیلومتری از مرکز شهر تهران نیز بررسیها برای 3 سال گذشته به منظور به دست آوردن نرم فعالیت لرزههای محدوده و پی بردن به تغییرات آن نسبت به زمان انجام یافت.
در این بررسیها تعداد زلزلهها و انرژی رها شده به واسطه رخداد زمین لرزهها مورد توجه قرار گرفتند. همچنین متوسط بزرگی زلزلهها در بازههای زمانی یک ماهه نیز در این قسمت مورد بررسی قرار گرفت.
از روي نمودار «ميانگين بزرگاي زمينلرزه طي 36ماه اخير در تهران» ميتوان گفت به طور متوسط در هر ماه حدود 5 زلزله با بزرگی 5/2 یا بزرگتر از آن در شعاع 150 کیلومتری تهران رخ میدهد که گاه این تعداد تا مرز 10 زلزله نیز میرسد.
اما تغییرات انرژی آزاد شده توسط زلزلههای منطقه، پایداری و یکنواختی بیشتری قابل ملاحظه است و میتوان استنباط نمود که ظرف مدت زمان سه ساله و تاکنون تغییرات قابل ملاحظهای در رژیم تجمع و آزاد شدن انرژی برای منطقه تهران مشاهده نمیشود. انرژی آزاد شده زلزلهها به خصوص برای چند ماهه اخیر منطبق با نرم و مقدار زمینه فعالیت لرزهای گستره میباشد و حداقل بر پایه این مشاهدات میتوان بیان کرد که محدوده تهران از نظر فعالیت لرزهای در رژیم عادی خود قرار دارد.
همچنين مطابق نمودار متوسط بزرگی و تغییرات آن که با متوسطگیری از بزرگیهای زلزلههای مختلف روی داده در بازههای زمانی یک ماه به دست میآید نیز رفتار خاصی را که نشان دهنده خروج گستره از مقدار زمینه فعالیت لرزهای خود باشد، نشان نمیدهد.
نتيجهگيري
بررسی زلزلههای گستره ایران در مدت زمانی 12 ماهه و 36 ماه نشان میدهد که در ماههای اخیر، نیمه شرقی کشور فعالیت لرزهای بیشتری را نشان میدهد و تغییرات رفتار لرزهای در ناحیه شمال شرقی (محدوده استانهای خراسان، به خصوص استان خراسان شمالی و گلستان) قابل ملاحظه تر بوده که لازمه بررسیهای دقیقتری است.
زلزلههای نزدیک شهر تهران بیشتر در سمت شمال شرقی آن (محدوده دماوند و اطراف آن) متمرکز میشود که محدوده خطر بالای لرزهای را تشکیل داده و پایش لرزهای این گستره بسیار حائز اهمیت است.
به طور کلی برای گسترهای به ابعاد 300×300 کیلومترمربع به مرکزیت شهر تهران، تغییرات فعالیت لرزهای از نظر تعداد زمین لرزههای رخ داده و انرژی رها شده، قابل ملاحظه نبوده و میتوان گفت بر پایه این مشاهدات، گستره تهران در سطح زمینه فعالیت لرزهای خود قرار دارد.
لذا پیشنهاد ميشود تا سامانه پایش لرزهای برای استانهای کشور راهاندازی شود. این سامانه به ازای هر استان هزینهای در حدود 100 میلیون تومان را در بر دارد که به طور مستمر مدیران کشوری و استانی و کارشناسان که دارای سطح دسترسی باشند را در معرض تغییرات رژیم لرزه خیزی محدوده خود قرار میدهد.
donya-e-eqtesad
اين تحقيق كه جزئيات مربوط به «تعداد زلزلهها»، «بزرگي زمينلرزهها» و «ميزان انرژي آزاد شده در هر زلزله» را در دو دوره 36 ماه اخير و 12 ماه اخير براي تهران و كشور مورد بررسي قرار داده است، نشان ميدهد در گستره «كلكشور» تغيير خاصي در تعداد زلزلهها و همچنين ميزان انرژي آزاد شده، به وجود نيامده، اما در حالي كه متوسط بزرگي زلزلهها در سهسال گذشته كمتر از 4 ريشتر بوده، اين شاخص در ماههاي اخير به مرز 6 ريشتر نزديك شده است.
هر چند وضعيت لرزهخيزي كلكشور به عنوان گستره واحد، در حد نرم قلمداد شده است، اما در بررسي مربوط به چهار گوشه كشور –محدودههاي شمالغرب، شمالشرق، جنوبغرب و جنوبشرق- مشخص شده در محدوده شمالشرق تعداد زمينلرزههاي ماههاي اخير روند صعودي به خود گرفته طوري كه تغييرات انرژي رها شده ناشي از زلزله طي چند ماه اخير در اين محدوده قابلتوجه بوده و در نتايج اين تحقيق، اين هشدار داده شده كه استانهاي واقع در اين پهنه نياز به پايش بيشتري دارند. در عين حال، براي سه محدوده ديگر تغيير قابلملاحظهاي در تعداد و شدت زمينلرزهها مشاهده نشده است.
اما براي تهران و اطراف پايتخت، نتايج اين تحقيق متفاوت از پيشبينيهايي است كه اين روزها درباره «زلزله بزرگ» مطرح ميشود.
دكتر علي بيتاللهي، مدير بخش زلزله در مركز تحقيقات ساختمانومسكن به همراه تيم 4 نفره مركب از زلزلهشناسان ايراني، در اين تحقيق نقشهاي از زمينلرزههاي ثبتشده در حريم 150 كيلومتري شهر تهران را تهيه كرده و به اين جمعبندي رسيده است كه اغلب زلزلههاي نزديك شهر تهران در سمت شمالشرق پايتخت رخ ميدهد و اين محدوده يكي از نقاط حساس از ديدگاه لرزهخيزي به حساب ميآيد.
جمعبنديهاي اين محقق زلزلهشناس درباره تهران حاكي است: از آنجا كه انرژي آزاد شده از زلزلههاي ماههاي اخير اطراف تهران منطبق با نرم و مقدار زمينه فعاليت لرزهاي اين منطقه بوده، ميتوان گفت كه محدوده تهران از نظر فعاليت لرزهاي در وضعيت عادي خود قرار دارد.
بخشهاي مهم از متن اين تحقيق با عنوان «بررسي زلزلههاي اخير گستره ايران با تاكيد بر زمينلرزههاي محدوده تهران» را در زير بخوانيد:
سيماي لرزهخيزي كشور
نخستین قدم در مطالعه زمینلرزه، مطالعه گسلها به عنوان چشمههای لرزه زا است. گسلها، شکستگیهایی در پوسته زمین هستند که در راستای آنها جابهجایی اتفاق میافتد. جابهجایی گسلها بین چند میلیمتر تا چند متر متغیر است. این جابهجاییها میتواند به صورت جابهجايی آرام باشد که هیچگونه لرزشی در زمین ایجاد نمیکند و یا به صورت ناگهانی اتفاق بیفتد. جابهجایی ناگهانی در طول گسلها عامل ایجاد اغلب زلزلهها میباشد.
کشور ایران به عنوان بخشی از کمربند کوهزایی آلپ و هیمالیا است و فشار ناشی از دو صفحه عربستان و هند، فلات ایران را دستخوش کوتاهشدگی و به تبع آن یکی از مناطق فعال لرزهزمین ساختی کردهاست. باتوجه به موارد ذکر شده تهیه، بررسی و مطالعه نقشههای تراکم گسلش به عنوان یکی از پارامترهای خطرپذیری بسیار لازم و ضروری است.
با توجه به واقع شدن ایران بر روی یکی از دو کمربند زلزله خیز جهان و وجود گسلهای فراوان، وقوع زلزله در فلات ایران امری طبیعی است. ایران جزو ده کشور بلاخیز و ششمین کشور زلزله خیز دنیا است. آنچه حائز اهمیت است، وضعیت شهرها و کلان شهرهایی مثل تهران، تبریز و... است که روی گسلها یا در مجاورت آنها ساخته شده و در معرض خطر زلزله قرار دارند، حرکت این گسلها باعث رها شدن انرژی ذخیره شده و بروز زلزلههای مکرر میشود و تلفات جانی و خسارتهای مالی فراوانی را در مناطق شهری به دنبال دارد.
بررسی لرزه خیزی به منظور برآوردی از رژیم تغییرات وقوع زمین لرزهها انجام یافت. روش کار به این ترتیب بوده است که ابتدا در کل گستره ایران، برای بازه زمانی سه ساله از 26/9/87 تا 26/9/90 سری زمانی رخداد زلزلهها از نظر تعداد، انرژی آزاد شده و بزرگی زلزلهها مورد بررسی قرار گرفت. این تغییرات به خصوص برای چند ماهه گذشته مدنظر بوده اند. با بررسی روند تغییرات و نحوه آن، میتوان در مورد وضعیت آتی ناحیه از حیث وجود رفتارهای لرزهای خارج از نرم، صحبت كرد.
این مطالعه ابتدا برای 12 ماه گذشته (26/9/89 تا 26/9/90) و سپس برای 3 سال گذشته انجام یافت. برای بررسی 12 ماه گذشته تغییرات به ازای هر سه ماه برآورد گردید و برای دوره زمانی سه سال گذشته (سی و شش ماه گذشته از تاریخ 26/9/90) به طور ماهانه مقادیر به دست آمد. بررسی روند تغییرات در طول زمان این امکان را خواهد داد که وضعیت آتی لرزه خیزی را بر اساس نحوه رفتار زلزلهها تا حدودی حدس بزنیم.
بررسي كشوري
برای دوره 36 ماه گذشته (سه ساله)، رخداد ماهانه زلزلهها بر حسب تعداد آورده شده كه تغییرات خاص و قابل ملاحظهای برای ماههای آخر در مقایسه با کل دوره زمانی مشاهده نمیگردد و لذا، وضعیت لرزه خیزی برای کل گستره کشور به عنوان گستره واحد، در حد نرم قلمداد میگردد.
وقوع زمین لرزهها بر حسب بزرگی آنها در مدت زمان 36 ماه نيز نشان ميدهد که در بازههای سهماهه اخیر بزرگی زلزلهها اندازه بزرگتری نسبت به ماههای قبل تر نشان میدهد و میتوان استنباط كرد که تجمع تنش بزرگتری در سه ماهه اخیر در کل کشور بوده است. در سهسال اخير حدود متوسط زلزلهها زیر بزرگی 4 بوده ولی در بازههای زمانی معین، تغییرات از مقدار زمینه فراتر میرود كه یکی از این بازههای زمانی، سه ماه اخیر ( مهر، آبان و آذر سال 1390) میباشد که لازمه توجه و بررسیهاي جزئیتر میباشد.
بررسي زلزلههاي اخير در چهارگوشه ايران
براي بازه 12ماهه، به ازاي هر سهماه تعداد زلزلهها در 4 ناحيه شمالغرب، شمالشرق، جنوبغرب و جنوبشرق مورد بررسي قرار گرفت.
از نظر تعداد رخداد زلزله، محدوده شمال غرب ایران تعداد بیشتری را نشان میدهد. محدوده شمال غرب ایران استانهای مهم نظیر استان تهران و استانهای مرکزی و غرب و شمال غرب کشور را در بر میگیرد. با اینکه تعداد رخداد در این ناحیه بیش از نواحی دیگر است ولی تغییرات تعداد رخداد در این ناحیه به خصوص در سه دوره سه ماه اخیر یکنواخت میباشد و لذا میتوان استنباط نمود که تغییر محسوسی در رژیم تکتونیکی این ناحیه مشاهده نمیگردد.
در ناحیه شمال شرقی کشور که استانهايی نظیر خراسان، سمنان و گلستان را شامل میشود قابل استنباط است که در سه ماهههای اول و دوم و سوم تعداد رخداد زلزلهها روند نزولی و در سه ماه اخیر (مهر، آبان و آذر) روند صعودی شروع میگردد و لازم است که روند تغییرات در این ناحیه تحت پایش قرار گیرد. در این ناحیه تغییرات زمانی تعداد رخداد زلزلهها نسبت به سایر نواحی بیشتر است. اما روند تغییرات در ناحیه جنوب غرب نظیر ناحیه شمال غرب بوده ولی تعداد زلزلههای رخداده در این ناحیه کم میباشد. ناحیه جنوب شرق نيز نظیر ناحیه فوقانی خود ( ناحیه شمال شرق ) بوده ولی آهنگ تغییرات نسبت به آن کمتر است.
مقايسه نواحي
کلیه زمین لرزههای روی داده در گستره ایرانزمین در چهار ناحیه شمال غرب، شمال شرق، جنوب غرب و جنوب شرق در بازه زمانی 36 ماه و بطور ماهانه مورد بررسی قرار گرفتند. تغییرات در تعداد رخداد نسبت به زمان و تغییرات انرژی رها شده در رخداد زلزلهها دو پارامتر اصلی مورد نظر در این بررسی بودند. در شکل زير مشاهده میگردد که برای دوره زمانی 36 ماهه نیز، تعداد زلزلهها در ناحیه شمال غرب بیشتر از سایر نواحی است.
بررسی تعداد زلزلههای رخ داده در این چهار نواحی نشان میدهد که محدوده شمال شرق در چهار ماه اخیر روند صعودی پیدا کرده که تا حال حاضر نیز ادامه دارد. در این زمینه نیز سیستم مونیتورینگ زلزلهها باید مورد توجه قرار گیرد.
آهنگ تغییرات انرژی رها شده برای هر چهار ناحیه مذکور در طول 36 ماه گذشته و به صورت ماهانه و مقایسه نوع تغییرات تعداد زلزلهها با انرژی رها شده نشان میدهد که رژیم فعالیت لرزهای نواحی در حیطه تعداد و انرژی کمابیش مطابقت دارد. تغییرات انرژی رها شده در ناحیه شمال شرق کشور، برای چند ماه اخیر قابل توجه میباشد. نواحی دیگر دارای نوسان میباشند، ولی برای چند ماه گذشته چندان تغییرات قابل ملاحظهای را نشان نمیدهند.
بررسي زلزلههاي اخير اطراف تهران
بررسي زلزلههای 12 ماه گذشته محدوده اطراف تهران که در بازههای زمانی 3 ماهه از هم تفکیک یافتهاند نيز نشان ميدهد زلزلههای نزدیک شهر تهران در این مدت اغلب در سوی شمال شرقی آن قرار میگیرند. محدوده شمال شرق تهران یکی از نقاط حساس از دیدگاه لرزه خیزی است. در این محدوده دو گسله عمده و کاری شمال تهران و مشاء به هم میرسند و تشکیل گره تکتونیکی را میدهند که معمولا این نقاط، مکان رویداد زلزلههای بزرگ میباشد. نقشههای تهیه شده نشان میدهد که توزیع زمین لرزهها در اطراف شهر تهران الگوی خاصی را داراست.
نظیر بررسی که برای کل گستره سرزمین ایران انجام شد، برای شعاع 150 کیلومتری از مرکز شهر تهران نیز بررسیها برای 3 سال گذشته به منظور به دست آوردن نرم فعالیت لرزههای محدوده و پی بردن به تغییرات آن نسبت به زمان انجام یافت.
در این بررسیها تعداد زلزلهها و انرژی رها شده به واسطه رخداد زمین لرزهها مورد توجه قرار گرفتند. همچنین متوسط بزرگی زلزلهها در بازههای زمانی یک ماهه نیز در این قسمت مورد بررسی قرار گرفت.
از روي نمودار «ميانگين بزرگاي زمينلرزه طي 36ماه اخير در تهران» ميتوان گفت به طور متوسط در هر ماه حدود 5 زلزله با بزرگی 5/2 یا بزرگتر از آن در شعاع 150 کیلومتری تهران رخ میدهد که گاه این تعداد تا مرز 10 زلزله نیز میرسد.
اما تغییرات انرژی آزاد شده توسط زلزلههای منطقه، پایداری و یکنواختی بیشتری قابل ملاحظه است و میتوان استنباط نمود که ظرف مدت زمان سه ساله و تاکنون تغییرات قابل ملاحظهای در رژیم تجمع و آزاد شدن انرژی برای منطقه تهران مشاهده نمیشود. انرژی آزاد شده زلزلهها به خصوص برای چند ماهه اخیر منطبق با نرم و مقدار زمینه فعالیت لرزهای گستره میباشد و حداقل بر پایه این مشاهدات میتوان بیان کرد که محدوده تهران از نظر فعالیت لرزهای در رژیم عادی خود قرار دارد.
همچنين مطابق نمودار متوسط بزرگی و تغییرات آن که با متوسطگیری از بزرگیهای زلزلههای مختلف روی داده در بازههای زمانی یک ماه به دست میآید نیز رفتار خاصی را که نشان دهنده خروج گستره از مقدار زمینه فعالیت لرزهای خود باشد، نشان نمیدهد.
نتيجهگيري
بررسی زلزلههای گستره ایران در مدت زمانی 12 ماهه و 36 ماه نشان میدهد که در ماههای اخیر، نیمه شرقی کشور فعالیت لرزهای بیشتری را نشان میدهد و تغییرات رفتار لرزهای در ناحیه شمال شرقی (محدوده استانهای خراسان، به خصوص استان خراسان شمالی و گلستان) قابل ملاحظه تر بوده که لازمه بررسیهای دقیقتری است.
زلزلههای نزدیک شهر تهران بیشتر در سمت شمال شرقی آن (محدوده دماوند و اطراف آن) متمرکز میشود که محدوده خطر بالای لرزهای را تشکیل داده و پایش لرزهای این گستره بسیار حائز اهمیت است.
به طور کلی برای گسترهای به ابعاد 300×300 کیلومترمربع به مرکزیت شهر تهران، تغییرات فعالیت لرزهای از نظر تعداد زمین لرزههای رخ داده و انرژی رها شده، قابل ملاحظه نبوده و میتوان گفت بر پایه این مشاهدات، گستره تهران در سطح زمینه فعالیت لرزهای خود قرار دارد.
لذا پیشنهاد ميشود تا سامانه پایش لرزهای برای استانهای کشور راهاندازی شود. این سامانه به ازای هر استان هزینهای در حدود 100 میلیون تومان را در بر دارد که به طور مستمر مدیران کشوری و استانی و کارشناسان که دارای سطح دسترسی باشند را در معرض تغییرات رژیم لرزه خیزی محدوده خود قرار میدهد.