زمانی که نام دیوید کیج (David Cage) به عنوان سازنده یک بازی جدید معرفی می شود، تنها چیزی که نمی توان از او انتظار داشت، یک بازی تکراری و در حال و هوای عناوین قبلی اش است. کیج می توانست پس از موفقیت Heavy Rain یک بازی دیگر با همان حال و هوا بسازد و سود بیشتری را نصیب خود کند. اما او بر خلاف جریان حال حاضر بازیسازی به سراغ یک ایده تازه رفت. او می گوید: "ما توانایی ساختن Beyond: Two Souls را در قالب یک بازی با داستانی تکراری و حضور شخصیت های متعدد برای پنهان کردن ایرادات آن داشتیم، اما ما با صفحه ای فراتر از خالی شروع کردیم و نکات متفاوتی را تصور می کنیم." تمرکز اصلی کیج همواره روی داستان بازی است.
HR یک عنوان قدرتمند در زمینه داستان سرایی بود. 4 ماجرای موازی از 4 شخصیت متفاوت که همگی در نقاطی به هم برخورد می کردند. بر خلاف انتظار، کیج تصمیم به استفاده از موارد موفق بازی قبلی اش ندارد و تنها ویژگی مشترک بین این دو، تصمیمات مهمی هستند که مخاطب باید بگیرد. کیج برای نوشتن داستان Beyond وقت بیشتری را نسبت به HR صرف کرده است. او یک داستان جنایی را خلق کرده بود که پیکره اصلی آن بر رابطه عمیق ایتن مارس (Ethan Mars) و پسرش شکل می گرفت. در Beyond او به دنبال یک داستان ماورایی رفته است. جودی هولمز (Jodie Holmes) دختری است که از دوران کودکی همواره توسط یک روح به نام آیدن (Aiden) همراهی می شود.
این مسئله باعث شده تا پدر و مادر جودی او را به یک مرکز تحقیقاتی ببرند. او در آنجا تحت آزمایشات متعددی قرار می گیرد. در نمایشی از بازی که در فستیوال Tribeca Film نشان داده شد، جزئیات داستانی بیشتری نمایان شدند. جودی، فقط مورد آزمایش قرار نمی گیرد، بلکه در سازمان CIA دوره های پیشرفته نظامی هم می بیند و حتی در عملیات های نظامی شرکت می کند. بنا بر گفته کیج، Beyond از 3 الگوی اصلی روابط عمیق بین شخصیت ها، لحظات قدرتمند و صحنه های سینماتیک تشکیل می شود. در واقع، این شاخص ها مولفه های کیج در بازی هایش هستند، چرا که در Fahrenheit و HR نیز شاهد چنین موضوعاتی بودیم.
نخستین فاکتور متفاوت Beyond در گیم پلی، قرار گرفتن در قالب 2 شخصیت به صورت همزمان است. وقتی کنترل آیدن را در اختیار داریم، می توانیم از قابلیت هایی چون پرواز کردن، عبور از دیوار ها، تسخیر کردن جسم دیگران، از بین بردن موانع سر راه جودی و حتی کمک به او در بخش های اکشن بهره ببریم. وجود چنین توانایی های جدیدی می تواند یک گیم پلی بسیار گسترده را تشکیل دهد و زمانی به بالاترین حد خود می رسد که قابلیت های جودی را هم به آن اضافه کنیم. در نتیجه، 2 شخصیت با طیف وسیعی از قابلیت ها در اختیار مخاطب قرار داده می شوند، در حالیکه هنوز Beyond یک Interactive Drama است و ویژگی های اصلی (صحنه های QTE، نبود هیچگونه باخت و روند وابسته به تصمیمات اتخاذ شده توسط مخاطب) را داراست.
بار اکشن در بازی چند برابر شده و در نمایش های مختلف می توان صحنه های سینماتیک نفس گیری را مشاهده کرد. یکی از انتقاداتی که به HR وارد می شد، تمرکز کمتر روی گیم پلی بود که با توجه به توصیفات ذکر شده، می توان Beyond را عاری از این ضعف دانست. کیج برای خلق Beyond از تکنولوژی جدیدی استفاده کرده که پیش تر با نام Project Kara معرفی شده بود. لوکیشن های متعدد، افکت های بسیار قدرتمند و از همه مهم تر، انیمیشن های بسیار واقعی که شاید نمونه اش را در هیچ بازی دیگری مشاهده نکرده ایم. کیج برای طراحی انیمیشن ها از سیستم پیشرفته ضبط حرکات (Motion Capture) با 60 دوربین تصویربرداری استفاده کرده است. الن پیج (Ellen Page) بازیگر مشهور سینما و نامزد اسکار، در نقش جودی هولمز بازی می کند.
او فقط صداپیشه نیست و ضبط حرکاتش را هم انجام می دهد. دیگر هنرپیشه مطرح، ویلم دافو (Willem Dafoe) بازیگر سرشناس آمریکایی و نامزد دو جایزه اسکار است. او در نقش نیتن داکینز (Nathan Dawkins) بازی می کند. محققی که روی جودی تحقیق کرده و تلاش می کند تا از او محافظت کند. حضور 2 چهره سرشناس سینما می تواند Beyond را به ساختاری سینمایی تر نزدیک کند. چیزی که همواره کیج خواهان آن بوده است. او همواره سعی می کند چیزی فراتر از حد انتظارات مخاطبان ارائه دهد و بارها گفته که قصد دارد تا بازی اش بیشتر از یک اکشن سرگرم کننده باشد. Beyond بازی متفاوتی است و کیج نیز تمام تلاش خود را کرده تا از کلیشه ها دور بماند. اینکه آیا این ریسک بزرگ تا چه حد می تواند موفق باشد، در اکتبر 2013 مشخص خواهد شد.