چگونه میتوان ابزاری را که بخش زیادی از زندگی انسان امروز را در خود ذخیرهکرده است دوست نداشت؟
به نقل از ماهنامه شبکه، بسیاری از افراد را میشناسیم که بهرغم هشدارهای شدیدی که درباره آسیبها و خطرهای ابزارهای همراه به آنها داده میشود، همچنان و با اصرار از این ابزارها استفاده میکنند.
ساعتهای طولانی به نمایشگر آن چشم میدوزند با آن تایپ میکنند، پیغام میفرستند و خود را در معرض امواج آن قرار میدهند.
اما همیشه میتوان به ابزارهای همراه و رابطه آنها با سلامتی، از دو دیدگاه به ظاهر متناقضنگریست. آنها از یک سو به ما آسیب میزنند و از یک سو میتوانند به ما کمک کنند.که در این مورد و در همین بخش چند بار مثالهایی را ذکر کردهایم.
اکنون زمان آن رسیده که بار دیگر چند نمونه را مرور کنیم؛
در قسمت اول به بررسی خطرات استفاده از صفحات لمسی که دیگر به رابط کاربری استاندارد گوشیها و تبلتها تبدیل شده است خواهیم پرداخت.
مورد دوم (نظارت بر تنفس) اگر چه به طور ستقیم با موبایل سروکار ندارد. اما چندان هم از موضوع دور نیست و درنهایت نگاهی خواهیم داشت به موبایلی که میتواند احساسات صاحب خود را بخواند.
[b]خطرهای پنهان صفحات لمسی
محبوبیت ابزارهای همراه مبتنی بر رابط لمسی باعث شده که این ابزارها در حالتها و زمانهای مختلفی مورد استفاده طیف وسیعی از کاربران قرار گیرند. با این همه، باید توجه داشت که استفاده از چنین رابطهای کاربری، صدمههایی را به اعضای مختلف بدن کاربر وارد میکند که بیتوجهی به آن میتواند به یکی از معضلات عصر حاضر تبدیل شود.
کاربران کامپیوترهای رومیزی و لپتاپها نمونه چنین صدماتی را تجربه کردهاند اما کاربران ابزارهای لمسی باید بیش از پیش به چنین مواردی توجه داشته باشند.
امروزه آگاهی کاربران درباره کاهش اثرهای زیانبار استفاده نادرست از کامپیوترهای رومیزی بسیار افزایش یافته است.
اما هنوز آگاهیها درباره استفاده درست از ابزارهای لمسی به سطح قابل قبولی نرسیده است.
محققان پس از دههها تحقیق در زمینه تعامل انسان و کامپیوتر سه نوع آسیب جدی را تشخیص دادهاند که هم کاربرانی که از کامپیوترهای سنتی استفاده میکنند و هم کاربران ابزارهای لمسی، را در معرض خطر قرار میدهند.
آسیبهایی که به عنوان مثال بهدلیل استفاده مکرر از انگشتان برای تایپ پیامهای متنی روی تلفن همراه بروز میکند، از جمله چنین مواردی هستند؛ دسته دیگری از این آسیبها زمانی ایجاد میشوند که کاربر بدن خود را در وضعیتهای بدی قرار میدهد و فشار غیرمعمولی به اعضایی نظیر گردن و ستون فقرات وارد میآورد.
دسته سوم آسیبهایی هستند که به سیستم بینایی کاربر وارد میشود. برخلاف لپتاپها، ابزارهایی نظیر تبلتها را میتوان بهصورت افقی، عمودی یا هر حالتی بین این دو مورد استفاده قرار داد.
استفاده افقی معمولاً فشار کمتری را وارد میکند، بهویژه وقتی که تبلت در موقعیتی قرارگیرد که دستها و بازوها راحت باشند. با این حال، در چنین حالتی باید گردن را خم کرد که این امر، مشکلساز است.
از طرفی صفحات لمسی که بهطور عمودی قرار میگیرند، از نقطه نظر ارگونومی در وضعیت بدتری قرار دارند. چنین نمایشگرهایی شما را مجبور میکنند تا از ماهیچههای بزرگ در شانه و بازوهای خود استفاده کنید که این امر سبب خستگی مفرط خواهد شد.
بهطور کلی درباره صفحات لمسی میتوان گفت که هم حالت عمودی و هم حالت افقی مشکلاتی را برای کاربر ایجاد میکند.
برخلاف کامپیوترهای رومیزی که درباره استفاده درست از آنها راهنماییهای قابل اعتماد و مشخصی وجود دارد، درباره استفاده از صفحات لمسی توصیهها ناکافی و در برخی موارد متناقض هستند.
زیرا این توصیهها برحسب نوع و زمان استفاده از صفحه لمسی متفاوت هستند. برای نمونه گفته میشود که در حالت مطالعه بهتر است ابزار طوری قرار گیرد، که تمام صفحه بهطور واضح قابل مشاهده باشد.
در این حالت بهتر است که ابزار با شیب تند نزدیک به حالت ایستاده (عمود به خط دید) نظیر یک نمایشگر استاندارد قرار گیرد اما برای تایپ یا مواردی نظیر آن، قرار دادن ابزار در یک زاویه کمتر (در حدود ۳۰ درجه) نتیجه بهتری دارد.
هنگام استفاده از ابزارهای لمسی، نحوه قرارگیری مچ دست نیزبرمیزان صدمه دیدن تأثیر میگذارد. معمولاً کاربر تا زمانیکه مچ خود را بیش از حد خم نکند یا با تناوب زیاد از انگشتان استفاده نکند، آسیب جدی نمیبیند. از نظر تئوری صفحهکلیدهای مجازی مورد استفاده در تبلتها و اسمارتفونها خطرها و صدمههایی مشابه صفحهکلیدهای فیزیکی متوجه کاربرمیکنند.
مشکل منحصر بهفرد صفحهکلیدهای لمسی این است که این نوع صفحهکلیدها فاقد بازخورد لمسی هستند.
برخلاف کلیدهای مکانیکی که بهطور فیزیکی حرکت میکنند و انگشت مقاومت آنها را حسمیکند، کلیدهای مجازی وقتی زده میشوند، عکس العملی ندارند .تولیدکنندگان معمولاً اجازه میدهند که کاربر صدایی از این کلیدها را بشنود و براین اساس نوعی بازخورد را دریافت کند که البته این روش همیشه، بهویژه در محیطهای پر سر و صدا مؤثر نیست.
نتیجه فقدان چنین بازخوردی این است که کاربران به کلیدهای مجازی با نیرویی هشت برابر بیشتر از یک کلید واقعی ضربه میزنند و این فشار به انگشتان، مچ و ساعد آسیب میرساند.
کارشناسان پیشنهاد میکنند که اگر شما مجبور به تایپ بیش از چند جمله روی یک تبلت یا اسمارتفون هستید از یک صفحهکلید بلوتوث یا سایر انواع صفحهکلیدهای خارجی استفاده کنید.
[b]نظارت بر تنفس
مهندسان دانشگاه یوتا، با استفاده از شبکههای بیسیم، برای نظارت برنحوه تنفس بیماران روشی غیر تهاجمی ارائهدادهاند.
در این روش بهجای اتصالسیمها و لولهها به بیمار، از چندین فرستنده و گیرنده بیسیم مشابه نمونههای مورد استفاده در شبکههای کامپیوتری خانگی بهرهگرفته میشود. هزینه این روش کمتر از روشهای فعلی نظارت بر تنفس است.
محققان تخمین میزنند که پنج سال زمان لازم است تا محصولی مبتنیبر این روش به بازار عرضه شود. اما در روش آزمایشی فعلی، شبکهای از فرستنده گیرندههای بیسیم در اطراف تخت بیمار قرار گرفته که سرعت تنفس را اندازهگیریکرده و در صورت توقف تنفس فرد، موضوع را اطلاع میدهد.
در این روش شبکهای متشکل از بیست فرستنده/گیرنده بیسیم (گره) در اطراف تخت بیمار قرار داده میشود (شکل۱) و از این طریق میتوان به شیوهای قابل اعتماد، تنفس را تشخیص داد. هر تنفس تأثیری روی شدت سیگنال بیسیم میگذارد که قابل اندازهگیری است.حرکت قفسه سینه و شکم در طول تنفس مانع تشکیل شبکه سیگنالهای رادیویی بیسیم در اطراف بیمار میشود.
هر یک از این بیست گره میتوانند سیگنالها را به نوزده گره دیگر ارسال کرده یا سیگنالهایی را از آنها دریافت کنند و این به این معنی است که در یک دوره زمانی کوتاه، ۳۸۰ (۱۹×۲۰) اندازهگیری شدت سیگنالرادیویی در اختیار خواهد بود.
این سیستم بیسیم برای تعیین این موضوع که آیا شخص تنفس میکند یا خیر، از یک الگوریتم کامپیوتری بهره میبرد.این گرهها امواج رادیویی ۲,۴ گیگاهرتزی ارسال میکنند (فرکانس معادل Wi-Fi)، اما با توانی معادل یک هزارم یک کارت بیسیم لپتاپ. این واحدها شدت سیگنال را چهاربار در ثانیه اندازهگیری میکنند.
تشخیص احساسات
یک سیستم جدید قادر است براساس متغیرهایی نظیر سرعت تایپ کاربر، احساسات وی را تشخیص دهد. بر این اساس محققان سامسونگ اسمارت فونی را توسعه دادهاند که قادر است احساسات فرد را شناسایی کند.
در این روش بهجای استفاده از حسگرها و دوربین، میتوان براساس چگونگی استفاده کاربر از تلفن به وضعیت احساسی وی پیبرد. برای نمونه، این سیستم بر ورودیهای خاصی نظیر سرعت تایپ یک کاربر، میزان استفاده از کلیدهای خاص یا میزان تکانهای دستگاه نظارت میکند.
این اندازهگیریها به تلفن این امکان را میدهد که تشخیص دهد کاربر شاد، غمگین، هیجانزده یا عصبانی است. به گفته هوسابلی؛ یکی از محققان سامسونگ، با اینکه بهنظر میرسد چنین ورودیهایی ارتباط کمی با احساسات فرد داشته باشند اما واقعیت این است که رابطهای ظریف بین این رفتارها و وضعیت روحی یک فرد وجود دارد که الگوریتمهای پیادهسازی شده توسط نرمافزار میتوانند با دقت ۶۷,۵ درصد آنرا تشخیص دهند.نمونه اولیهای از چنین سیستمی برای گوشی آندروئید Galaxy S II سامسونگ طراحی شده است و به کاربران شبکههای اجتماعی اجازه میدهد سمبلهایی را که نمایانگر وضعیت احساسی فرد هستند، مشاهده کنند.
اما به گفته لی برای چنین روشی، کاربردهای بالقوه زیاد دیگری وجود دارد. این سیستم قادر است زنگهای متفاوتی را روی یک تلفن به صدا درآورد و به این ترتیب وضعیت احساسی تماس گیرنده را نشان دهد یا اینکه ممکن است بهمنظور بهتر شدن حس و حال کاربر، یک تصویر بامزه نشان دهد.
بهگفته لی این نوع از شناسایی احساس میتواند جذابیت بیشتری هم داشته باشد: «فناوری تشخیص احساس میتواند نقطه آغازین گسترش سیستمهایcontext-aware برای ابزارهای الکترونیکی مصرفی یا سرویسهای آینده به شمارآید. اگر ما احساس هر کاربر را بشناسیم، قادر خواهیم بود خدمات شخصیتری را به وی ارائه کنیم.»
سیستم سامسونگ باید برای هر فرد آموزش ببیند. ورودیها به یک نوع الگوریتم یادگیری ماشین معروف به Bayesian network فرستادهمیشوند که دادهها را به منظور شناسایی رابطه بین احساسات مختلف و رفتار کاربر تجزیه و تحلیل میکنند.
با اینکه دقت این روش هنوز کم است و برای آموزش آن از دادههای فراهم شده توسط یک کاربر استفاده شده، اما لی معتقد است با فراهمآمدن دادههای آموزشی بیشتر این فرآیند بهطور گستردهای بهبود خواهد یافت.
به نقل از ماهنامه شبکه، بسیاری از افراد را میشناسیم که بهرغم هشدارهای شدیدی که درباره آسیبها و خطرهای ابزارهای همراه به آنها داده میشود، همچنان و با اصرار از این ابزارها استفاده میکنند.
ساعتهای طولانی به نمایشگر آن چشم میدوزند با آن تایپ میکنند، پیغام میفرستند و خود را در معرض امواج آن قرار میدهند.
اما همیشه میتوان به ابزارهای همراه و رابطه آنها با سلامتی، از دو دیدگاه به ظاهر متناقضنگریست. آنها از یک سو به ما آسیب میزنند و از یک سو میتوانند به ما کمک کنند.که در این مورد و در همین بخش چند بار مثالهایی را ذکر کردهایم.
اکنون زمان آن رسیده که بار دیگر چند نمونه را مرور کنیم؛
در قسمت اول به بررسی خطرات استفاده از صفحات لمسی که دیگر به رابط کاربری استاندارد گوشیها و تبلتها تبدیل شده است خواهیم پرداخت.
مورد دوم (نظارت بر تنفس) اگر چه به طور ستقیم با موبایل سروکار ندارد. اما چندان هم از موضوع دور نیست و درنهایت نگاهی خواهیم داشت به موبایلی که میتواند احساسات صاحب خود را بخواند.
[b]خطرهای پنهان صفحات لمسی
محبوبیت ابزارهای همراه مبتنی بر رابط لمسی باعث شده که این ابزارها در حالتها و زمانهای مختلفی مورد استفاده طیف وسیعی از کاربران قرار گیرند. با این همه، باید توجه داشت که استفاده از چنین رابطهای کاربری، صدمههایی را به اعضای مختلف بدن کاربر وارد میکند که بیتوجهی به آن میتواند به یکی از معضلات عصر حاضر تبدیل شود.
کاربران کامپیوترهای رومیزی و لپتاپها نمونه چنین صدماتی را تجربه کردهاند اما کاربران ابزارهای لمسی باید بیش از پیش به چنین مواردی توجه داشته باشند.
امروزه آگاهی کاربران درباره کاهش اثرهای زیانبار استفاده نادرست از کامپیوترهای رومیزی بسیار افزایش یافته است.
اما هنوز آگاهیها درباره استفاده درست از ابزارهای لمسی به سطح قابل قبولی نرسیده است.
محققان پس از دههها تحقیق در زمینه تعامل انسان و کامپیوتر سه نوع آسیب جدی را تشخیص دادهاند که هم کاربرانی که از کامپیوترهای سنتی استفاده میکنند و هم کاربران ابزارهای لمسی، را در معرض خطر قرار میدهند.
آسیبهایی که به عنوان مثال بهدلیل استفاده مکرر از انگشتان برای تایپ پیامهای متنی روی تلفن همراه بروز میکند، از جمله چنین مواردی هستند؛ دسته دیگری از این آسیبها زمانی ایجاد میشوند که کاربر بدن خود را در وضعیتهای بدی قرار میدهد و فشار غیرمعمولی به اعضایی نظیر گردن و ستون فقرات وارد میآورد.
دسته سوم آسیبهایی هستند که به سیستم بینایی کاربر وارد میشود. برخلاف لپتاپها، ابزارهایی نظیر تبلتها را میتوان بهصورت افقی، عمودی یا هر حالتی بین این دو مورد استفاده قرار داد.
استفاده افقی معمولاً فشار کمتری را وارد میکند، بهویژه وقتی که تبلت در موقعیتی قرارگیرد که دستها و بازوها راحت باشند. با این حال، در چنین حالتی باید گردن را خم کرد که این امر، مشکلساز است.
از طرفی صفحات لمسی که بهطور عمودی قرار میگیرند، از نقطه نظر ارگونومی در وضعیت بدتری قرار دارند. چنین نمایشگرهایی شما را مجبور میکنند تا از ماهیچههای بزرگ در شانه و بازوهای خود استفاده کنید که این امر سبب خستگی مفرط خواهد شد.
بهطور کلی درباره صفحات لمسی میتوان گفت که هم حالت عمودی و هم حالت افقی مشکلاتی را برای کاربر ایجاد میکند.
برخلاف کامپیوترهای رومیزی که درباره استفاده درست از آنها راهنماییهای قابل اعتماد و مشخصی وجود دارد، درباره استفاده از صفحات لمسی توصیهها ناکافی و در برخی موارد متناقض هستند.
زیرا این توصیهها برحسب نوع و زمان استفاده از صفحه لمسی متفاوت هستند. برای نمونه گفته میشود که در حالت مطالعه بهتر است ابزار طوری قرار گیرد، که تمام صفحه بهطور واضح قابل مشاهده باشد.
در این حالت بهتر است که ابزار با شیب تند نزدیک به حالت ایستاده (عمود به خط دید) نظیر یک نمایشگر استاندارد قرار گیرد اما برای تایپ یا مواردی نظیر آن، قرار دادن ابزار در یک زاویه کمتر (در حدود ۳۰ درجه) نتیجه بهتری دارد.
هنگام استفاده از ابزارهای لمسی، نحوه قرارگیری مچ دست نیزبرمیزان صدمه دیدن تأثیر میگذارد. معمولاً کاربر تا زمانیکه مچ خود را بیش از حد خم نکند یا با تناوب زیاد از انگشتان استفاده نکند، آسیب جدی نمیبیند. از نظر تئوری صفحهکلیدهای مجازی مورد استفاده در تبلتها و اسمارتفونها خطرها و صدمههایی مشابه صفحهکلیدهای فیزیکی متوجه کاربرمیکنند.
مشکل منحصر بهفرد صفحهکلیدهای لمسی این است که این نوع صفحهکلیدها فاقد بازخورد لمسی هستند.
برخلاف کلیدهای مکانیکی که بهطور فیزیکی حرکت میکنند و انگشت مقاومت آنها را حسمیکند، کلیدهای مجازی وقتی زده میشوند، عکس العملی ندارند .تولیدکنندگان معمولاً اجازه میدهند که کاربر صدایی از این کلیدها را بشنود و براین اساس نوعی بازخورد را دریافت کند که البته این روش همیشه، بهویژه در محیطهای پر سر و صدا مؤثر نیست.
نتیجه فقدان چنین بازخوردی این است که کاربران به کلیدهای مجازی با نیرویی هشت برابر بیشتر از یک کلید واقعی ضربه میزنند و این فشار به انگشتان، مچ و ساعد آسیب میرساند.
کارشناسان پیشنهاد میکنند که اگر شما مجبور به تایپ بیش از چند جمله روی یک تبلت یا اسمارتفون هستید از یک صفحهکلید بلوتوث یا سایر انواع صفحهکلیدهای خارجی استفاده کنید.
[b]نظارت بر تنفس
مهندسان دانشگاه یوتا، با استفاده از شبکههای بیسیم، برای نظارت برنحوه تنفس بیماران روشی غیر تهاجمی ارائهدادهاند.
در این روش بهجای اتصالسیمها و لولهها به بیمار، از چندین فرستنده و گیرنده بیسیم مشابه نمونههای مورد استفاده در شبکههای کامپیوتری خانگی بهرهگرفته میشود. هزینه این روش کمتر از روشهای فعلی نظارت بر تنفس است.
محققان تخمین میزنند که پنج سال زمان لازم است تا محصولی مبتنیبر این روش به بازار عرضه شود. اما در روش آزمایشی فعلی، شبکهای از فرستنده گیرندههای بیسیم در اطراف تخت بیمار قرار گرفته که سرعت تنفس را اندازهگیریکرده و در صورت توقف تنفس فرد، موضوع را اطلاع میدهد.
در این روش شبکهای متشکل از بیست فرستنده/گیرنده بیسیم (گره) در اطراف تخت بیمار قرار داده میشود (شکل۱) و از این طریق میتوان به شیوهای قابل اعتماد، تنفس را تشخیص داد. هر تنفس تأثیری روی شدت سیگنال بیسیم میگذارد که قابل اندازهگیری است.حرکت قفسه سینه و شکم در طول تنفس مانع تشکیل شبکه سیگنالهای رادیویی بیسیم در اطراف بیمار میشود.
هر یک از این بیست گره میتوانند سیگنالها را به نوزده گره دیگر ارسال کرده یا سیگنالهایی را از آنها دریافت کنند و این به این معنی است که در یک دوره زمانی کوتاه، ۳۸۰ (۱۹×۲۰) اندازهگیری شدت سیگنالرادیویی در اختیار خواهد بود.
این سیستم بیسیم برای تعیین این موضوع که آیا شخص تنفس میکند یا خیر، از یک الگوریتم کامپیوتری بهره میبرد.این گرهها امواج رادیویی ۲,۴ گیگاهرتزی ارسال میکنند (فرکانس معادل Wi-Fi)، اما با توانی معادل یک هزارم یک کارت بیسیم لپتاپ. این واحدها شدت سیگنال را چهاربار در ثانیه اندازهگیری میکنند.
تشخیص احساسات
یک سیستم جدید قادر است براساس متغیرهایی نظیر سرعت تایپ کاربر، احساسات وی را تشخیص دهد. بر این اساس محققان سامسونگ اسمارت فونی را توسعه دادهاند که قادر است احساسات فرد را شناسایی کند.
در این روش بهجای استفاده از حسگرها و دوربین، میتوان براساس چگونگی استفاده کاربر از تلفن به وضعیت احساسی وی پیبرد. برای نمونه، این سیستم بر ورودیهای خاصی نظیر سرعت تایپ یک کاربر، میزان استفاده از کلیدهای خاص یا میزان تکانهای دستگاه نظارت میکند.
این اندازهگیریها به تلفن این امکان را میدهد که تشخیص دهد کاربر شاد، غمگین، هیجانزده یا عصبانی است. به گفته هوسابلی؛ یکی از محققان سامسونگ، با اینکه بهنظر میرسد چنین ورودیهایی ارتباط کمی با احساسات فرد داشته باشند اما واقعیت این است که رابطهای ظریف بین این رفتارها و وضعیت روحی یک فرد وجود دارد که الگوریتمهای پیادهسازی شده توسط نرمافزار میتوانند با دقت ۶۷,۵ درصد آنرا تشخیص دهند.نمونه اولیهای از چنین سیستمی برای گوشی آندروئید Galaxy S II سامسونگ طراحی شده است و به کاربران شبکههای اجتماعی اجازه میدهد سمبلهایی را که نمایانگر وضعیت احساسی فرد هستند، مشاهده کنند.
اما به گفته لی برای چنین روشی، کاربردهای بالقوه زیاد دیگری وجود دارد. این سیستم قادر است زنگهای متفاوتی را روی یک تلفن به صدا درآورد و به این ترتیب وضعیت احساسی تماس گیرنده را نشان دهد یا اینکه ممکن است بهمنظور بهتر شدن حس و حال کاربر، یک تصویر بامزه نشان دهد.
بهگفته لی این نوع از شناسایی احساس میتواند جذابیت بیشتری هم داشته باشد: «فناوری تشخیص احساس میتواند نقطه آغازین گسترش سیستمهایcontext-aware برای ابزارهای الکترونیکی مصرفی یا سرویسهای آینده به شمارآید. اگر ما احساس هر کاربر را بشناسیم، قادر خواهیم بود خدمات شخصیتری را به وی ارائه کنیم.»
سیستم سامسونگ باید برای هر فرد آموزش ببیند. ورودیها به یک نوع الگوریتم یادگیری ماشین معروف به Bayesian network فرستادهمیشوند که دادهها را به منظور شناسایی رابطه بین احساسات مختلف و رفتار کاربر تجزیه و تحلیل میکنند.
با اینکه دقت این روش هنوز کم است و برای آموزش آن از دادههای فراهم شده توسط یک کاربر استفاده شده، اما لی معتقد است با فراهمآمدن دادههای آموزشی بیشتر این فرآیند بهطور گستردهای بهبود خواهد یافت.