آويني فيلم: يادش به خير زماني كه كودك بوديم و تنها 2 شبكه بيشتر نداشتيم.
وقتي از مدرسه به منزل مي آمديم پاي برنامه هاي كودك مي نشستيم. يكي از آن
برنامه ها «بازي، شادي، تماشا» نام داشت كه پسر بچه اي با كلاه و لباس
هايي رنگارنگ در قاب تصوير ظاهر مي شد و در كنار عمو قناد كه خيلي جوان
بود، بازي مي كرد. البته آن زمان 21 ساله بود و نقش بچه را بازي مي كرد.
نكته جالب اين جا بود كه اين شخصيت دوست داشتني كه «قلقلي» نام داشت، خيلي
قلقلكي بود و با ايما و اشاره و حركات دست و صورت پيام خود را منتقل مي
كرد. او تا به امروز كه 27 سال از آن دوران مي گذرد براي اين كه اين شخصيت
نشكند و ماندگار شود به هيچ عنوان حتي يك كلمه هم در برنامه هايش صحبت
نكرده است. با «شهرام لاسمي» بازيگر نقش «قلقلي» كه اكنون 48 ساله است،
درباره شكل گيري اين شخصيت صحبت كرديم و از او پرسيديم كه چرا سال هاي
گذشته پر كار بود و اين اواخر كم كار شده است.
نخستين پرسشي كه درباره بازيتان مطرح است اين است كه شخصيت «قلقلي» چه طور شكل گرفت؟
مرحوم «فريماه فرهي» كاري را با نام «بازي، شادي، تماشا» آماده كرد و از من دعوت كرد تا شخصيتي با نام «قلقلي» را بازي كنم كه حرف نزند و با بازي با ميميك صورت و حركات مفاهيم را به بچه ها آموزش دهد. اين شرايط برايم به وجود آمدو تاكنون كه 27 سال از آن زمان مي گذرد، نقش «قلقلي» را بازي مي كنم.
اگر اشتباه نكنم «بازي، شادي، تماشا» را با «مجيد قناد» اجرا كرديد؟
بله، ابتدا با او شروع كردم.
چه حسي داشتيد و در نخستين اجرا عكس العمل بچه ها را چگونه ديديد؟
خيلي خوب بود، بچه ها از راه دور انگشت هايشان را تكان مي دادند و من از دور به آن ها مي خنديدم و آن ها خيلي لذت مي بردند. بچه هاي آن دوره اكنون همگي
بزرگ شده اند. آن دوره ارتباط خوبي برقرار كردند و اكنون هم بچه هاي آن ها
ارتباط خوبي برقرار مي كنند كه برايم افتخار بزرگي است.
اگر مرحوم «فريماه فرهي» نبود مسير بازيگري تان عوض مي شد؟
بله،به طور قطع همين طور بود و مسير زندگي ام تغيير مي كرد. نمي دانم چه
اتفاقي مي افتاد. اما اكنون در وادي بازيگري افتاده و با استادان بسياري
آشنا شده ام و سعي مي كنم خود را بعد از 27 سال به روز كنم. كلاس ها و دوره
هاي دوبلاژ مختلفي را گذراندم و اكنون كار جديدي براي شبكه آموزش به نام
«گل آموز» انجام مي دهم و به جاي يك مداد صحبت مي كنم.
چه قدر شخصيت «شهرام لاسمي» به «قلقلي» شباهت دارد؟
خيلي زياد، خيلي از دوستان به من مي گويند كه چه قدر خوب و جوان مانده ام و اين به خاطر زنده نگه داشتن كودك درونم است و در اين زمينه موفق بودم. ارتباط
بين «شهرام لاسمي» و «قلقلي» برقرار است؛ يعني يكي هستيم.
رمز ماندگاري و موفقيت
فكر مي كنيد چه قدر توانسته ايد با دنياي كودكان كه مخاطبانتان هستند، ارتباط برقرار كنيد؟
خيلي ارتباط برقرار كرده ام. مي دانيد كه بازيگران بسياري آمدند و رفتند و همه
آن ها ماندگار نبودند. معتقدم رمز ماندگاري و موفقيتم ارتباط برقرار كردن
با كودكان است و بچه ها همچنان «قلقلي» را دوست خود مي دانند و به من
اعتماد دارند.
خانواده تان چه عكس العملي درباره «قلقلي» دارند؟
آن قدر ارتباط خوبي بين بچه ها برقرار شد كه دخترم وقتي كوچك بود به من مي گفت «بابا قلقلي»!
«قلقلي»شخصيتي دوست داشتني است و بدون كلام و با انجام حركات، پيام خود را به بچهها انتقال مي دهد؛ چگونه توانستيد بدون اين كه حتي يك كلمه صحبت كنيد روي آنتن دوام بياوريد؟
معتقدم خيلي سخن گفتن كارايي ندارد. يك جاهايي است كه شايد لازم باشد با صورتت با طرف مقابل صحبت كني، شايد اگر بخواهيد فرزندخود را تربيت كنيد و به او جلوي مهمان بگوييد اين كار را انجام بدهد و آن كار را انجام ندهد تأثيري را كه با صورت و اشاره انجام مي دهيد نداشته باشدو اين به طور دقيق در كار من اجرا مي شود، بچه ها خيلي وقت ها چيزي را كه مي بينند زودتر درك مي كنند تا زماني كه آن را مي شنوند. پيشنهاد بي كلام بودن «قلقلي» را «فريماه فرهي» به من داد.
و چرا نخواستيد هيچ زمان صحبت كنيد؟
به دليل علاقه اي كه نسبت به شخصيت «قلقلي» داشتم اين شرايط را پذيرفتم. خيلي
ها به من گفتند كه كليشه مي شوم و تيپ هاي جديد بگيرم و از بازيگران ديگر
شخصيت هاي مختلف را بردارم اما گفتم كه مي خواهم با «قلقلي» و بي كلام
بودنش ماندگار شوم. اكنون موفق هستم اما به لحاظ شرايط اجتماعي و كاري
برايم به صرفه نبود چرا كه خيلي از موقعيت هاي خوب سينمايي را كه قرار بود
در آن ها بازي كنم و حرف بزنم از دست دادم، اما تحمل كردم و سختي ها را
پذيرفتم تا «قلقلي» ماندگار شود. اميدوارم خداوند شرايط خوبي را برايم
فراهم كند.
سؤال بعدي ام درباره اين مسئله است كه چرا كمتر در سينما حضور داريد؟ در حال حاضر پاي بچه هاي فيتيله هم به سينما باز شده است.
خودم خيلي علاقه مندم در سينما كار كنم اما متأسفانه اكنون شرايط سينما به لحاظ
مالي مناسب نيست. اواخر سال گذشته با چند دوست معروف سينمايي ام نشستي
داشتيم و به اين نتيجه رسيديم كه با شرايط كنوني هزينه زيادي براي ساخت
فيلم بايد صرف شود، در صورتي كه نمي دانيم بازده آن چگونه است و آيا هزينه
كل فيلم درمي آيد يا نه؟ به همين دليل صبر كرديم تا ببينيم در آينده چه
اتفاقي مي افتد. خودم خيلي تمايل دارم كه «قلقلي» را روي پرده سينما ببينم و
اگر سرمايه داشتم به طور حتم اين كار را مي كردم.
بچه ها مي پرسند مگر شما حرف مي زنيد؟!
وقتي اجراي برنامه به پايان مي رسد برخورد بچه ها با شما چگونه است؟
تاجايي كه بتوانم سعي مي كنم جلوي بچه ها صحبت نكنم تا آن فضا شكسته نشود
مگر اين كه براي هماهنگي و برنامه ريزي كار صحبت كنم كه بچه ها تعجب مي
كنند و مي پرسند كه شما حرف مي زنيد؟
برايشان توضيح مي دهم كاري كه مي بينيد يك نمايش است وگرنه من هم انسان هستم و مانند ديگر انسان ها صحبت مي كنم ولي شخصيت «قلقلي» را دوست دارم و آن ها را متقاعد مي كنم تا همچنان بيننده برنامه ام بمانند.
در بحث آموزشي سوژه ها از كجا مي آيد؟
درحال حاضر برنامه اي به نام «اتل، متل، تماشا» را براي شبكه دوم سيما روي
آنتن دارم كه روزهاي فرد ساعت 9 صبح پخش مي شود و «سارا روستاپور» علاوه بركارگرداني، مجري آن هم هست. اين برنامه آموزشي، مهدكودكي مجازي است، براي بچه هايي كه مهدكودك ندارند.
كتاب قصه هاي «قلقلي» چه زماني منتشر مي شود؟
قراراست يك سري قصه ها منتشر شود و اكنون 5 جلد قصه آماده است. اجازه بدهيد درباره كتاب ها توضيح ندهم. تلاش مي كنيم تا زمان برگزاري نمايشگاه كتاب بهچاپ برسد.
اگر روزي بخواهيد از «قلقلي» خداحافظي كنيد، چه احساسي خواهيد داشت؟
** خيلي برايم سخت است مگر اين كه شرايط جديدي برايم به وجود آيد كه بتوانم عادت كنم چون در غير اين صورت از لحاظ روحي ضربه مي خورم.
شغل ديگري ندارم
آيا غير از بازيگري با توجه به مقوله دستمزد و امرار معاش شغل ديگري هم داريد؟
خير؛
متأسفانه شغل ديگري ندارم. البته علاوه بر تلويزيون اگر براي اجراهاي ملي،
مذهبي، مناسبتي، جشن هاي فرهنگي و اعياد از من دعوت كنند، مي روم كه
تعدادشان خيلي كم و به اندازه انگشتان يك دست شده است. امسال صحبت هايي شده
كه قرار است ارديبهشت در خدمت مردم خوب خراسان باشم. 17 سال است كه بيمه خانه سينما هم هستم اما با توجه به تعطيلي خانه سينما نمي دانم چه اتفاقي
مي افتد.
[size=large]
وقتي از مدرسه به منزل مي آمديم پاي برنامه هاي كودك مي نشستيم. يكي از آن
برنامه ها «بازي، شادي، تماشا» نام داشت كه پسر بچه اي با كلاه و لباس
هايي رنگارنگ در قاب تصوير ظاهر مي شد و در كنار عمو قناد كه خيلي جوان
بود، بازي مي كرد. البته آن زمان 21 ساله بود و نقش بچه را بازي مي كرد.
نكته جالب اين جا بود كه اين شخصيت دوست داشتني كه «قلقلي» نام داشت، خيلي
قلقلكي بود و با ايما و اشاره و حركات دست و صورت پيام خود را منتقل مي
كرد. او تا به امروز كه 27 سال از آن دوران مي گذرد براي اين كه اين شخصيت
نشكند و ماندگار شود به هيچ عنوان حتي يك كلمه هم در برنامه هايش صحبت
نكرده است. با «شهرام لاسمي» بازيگر نقش «قلقلي» كه اكنون 48 ساله است،
درباره شكل گيري اين شخصيت صحبت كرديم و از او پرسيديم كه چرا سال هاي
گذشته پر كار بود و اين اواخر كم كار شده است.
نخستين پرسشي كه درباره بازيتان مطرح است اين است كه شخصيت «قلقلي» چه طور شكل گرفت؟
مرحوم «فريماه فرهي» كاري را با نام «بازي، شادي، تماشا» آماده كرد و از من دعوت كرد تا شخصيتي با نام «قلقلي» را بازي كنم كه حرف نزند و با بازي با ميميك صورت و حركات مفاهيم را به بچه ها آموزش دهد. اين شرايط برايم به وجود آمدو تاكنون كه 27 سال از آن زمان مي گذرد، نقش «قلقلي» را بازي مي كنم.
اگر اشتباه نكنم «بازي، شادي، تماشا» را با «مجيد قناد» اجرا كرديد؟
بله، ابتدا با او شروع كردم.
چه حسي داشتيد و در نخستين اجرا عكس العمل بچه ها را چگونه ديديد؟
خيلي خوب بود، بچه ها از راه دور انگشت هايشان را تكان مي دادند و من از دور به آن ها مي خنديدم و آن ها خيلي لذت مي بردند. بچه هاي آن دوره اكنون همگي
بزرگ شده اند. آن دوره ارتباط خوبي برقرار كردند و اكنون هم بچه هاي آن ها
ارتباط خوبي برقرار مي كنند كه برايم افتخار بزرگي است.
اگر مرحوم «فريماه فرهي» نبود مسير بازيگري تان عوض مي شد؟
بله،به طور قطع همين طور بود و مسير زندگي ام تغيير مي كرد. نمي دانم چه
اتفاقي مي افتاد. اما اكنون در وادي بازيگري افتاده و با استادان بسياري
آشنا شده ام و سعي مي كنم خود را بعد از 27 سال به روز كنم. كلاس ها و دوره
هاي دوبلاژ مختلفي را گذراندم و اكنون كار جديدي براي شبكه آموزش به نام
«گل آموز» انجام مي دهم و به جاي يك مداد صحبت مي كنم.
چه قدر شخصيت «شهرام لاسمي» به «قلقلي» شباهت دارد؟
خيلي زياد، خيلي از دوستان به من مي گويند كه چه قدر خوب و جوان مانده ام و اين به خاطر زنده نگه داشتن كودك درونم است و در اين زمينه موفق بودم. ارتباط
بين «شهرام لاسمي» و «قلقلي» برقرار است؛ يعني يكي هستيم.
رمز ماندگاري و موفقيت
فكر مي كنيد چه قدر توانسته ايد با دنياي كودكان كه مخاطبانتان هستند، ارتباط برقرار كنيد؟
خيلي ارتباط برقرار كرده ام. مي دانيد كه بازيگران بسياري آمدند و رفتند و همه
آن ها ماندگار نبودند. معتقدم رمز ماندگاري و موفقيتم ارتباط برقرار كردن
با كودكان است و بچه ها همچنان «قلقلي» را دوست خود مي دانند و به من
اعتماد دارند.
خانواده تان چه عكس العملي درباره «قلقلي» دارند؟
آن قدر ارتباط خوبي بين بچه ها برقرار شد كه دخترم وقتي كوچك بود به من مي گفت «بابا قلقلي»!
«قلقلي»شخصيتي دوست داشتني است و بدون كلام و با انجام حركات، پيام خود را به بچهها انتقال مي دهد؛ چگونه توانستيد بدون اين كه حتي يك كلمه صحبت كنيد روي آنتن دوام بياوريد؟
معتقدم خيلي سخن گفتن كارايي ندارد. يك جاهايي است كه شايد لازم باشد با صورتت با طرف مقابل صحبت كني، شايد اگر بخواهيد فرزندخود را تربيت كنيد و به او جلوي مهمان بگوييد اين كار را انجام بدهد و آن كار را انجام ندهد تأثيري را كه با صورت و اشاره انجام مي دهيد نداشته باشدو اين به طور دقيق در كار من اجرا مي شود، بچه ها خيلي وقت ها چيزي را كه مي بينند زودتر درك مي كنند تا زماني كه آن را مي شنوند. پيشنهاد بي كلام بودن «قلقلي» را «فريماه فرهي» به من داد.
و چرا نخواستيد هيچ زمان صحبت كنيد؟
به دليل علاقه اي كه نسبت به شخصيت «قلقلي» داشتم اين شرايط را پذيرفتم. خيلي
ها به من گفتند كه كليشه مي شوم و تيپ هاي جديد بگيرم و از بازيگران ديگر
شخصيت هاي مختلف را بردارم اما گفتم كه مي خواهم با «قلقلي» و بي كلام
بودنش ماندگار شوم. اكنون موفق هستم اما به لحاظ شرايط اجتماعي و كاري
برايم به صرفه نبود چرا كه خيلي از موقعيت هاي خوب سينمايي را كه قرار بود
در آن ها بازي كنم و حرف بزنم از دست دادم، اما تحمل كردم و سختي ها را
پذيرفتم تا «قلقلي» ماندگار شود. اميدوارم خداوند شرايط خوبي را برايم
فراهم كند.
سؤال بعدي ام درباره اين مسئله است كه چرا كمتر در سينما حضور داريد؟ در حال حاضر پاي بچه هاي فيتيله هم به سينما باز شده است.
خودم خيلي علاقه مندم در سينما كار كنم اما متأسفانه اكنون شرايط سينما به لحاظ
مالي مناسب نيست. اواخر سال گذشته با چند دوست معروف سينمايي ام نشستي
داشتيم و به اين نتيجه رسيديم كه با شرايط كنوني هزينه زيادي براي ساخت
فيلم بايد صرف شود، در صورتي كه نمي دانيم بازده آن چگونه است و آيا هزينه
كل فيلم درمي آيد يا نه؟ به همين دليل صبر كرديم تا ببينيم در آينده چه
اتفاقي مي افتد. خودم خيلي تمايل دارم كه «قلقلي» را روي پرده سينما ببينم و
اگر سرمايه داشتم به طور حتم اين كار را مي كردم.
بچه ها مي پرسند مگر شما حرف مي زنيد؟!
وقتي اجراي برنامه به پايان مي رسد برخورد بچه ها با شما چگونه است؟
تاجايي كه بتوانم سعي مي كنم جلوي بچه ها صحبت نكنم تا آن فضا شكسته نشود
مگر اين كه براي هماهنگي و برنامه ريزي كار صحبت كنم كه بچه ها تعجب مي
كنند و مي پرسند كه شما حرف مي زنيد؟
برايشان توضيح مي دهم كاري كه مي بينيد يك نمايش است وگرنه من هم انسان هستم و مانند ديگر انسان ها صحبت مي كنم ولي شخصيت «قلقلي» را دوست دارم و آن ها را متقاعد مي كنم تا همچنان بيننده برنامه ام بمانند.
در بحث آموزشي سوژه ها از كجا مي آيد؟
درحال حاضر برنامه اي به نام «اتل، متل، تماشا» را براي شبكه دوم سيما روي
آنتن دارم كه روزهاي فرد ساعت 9 صبح پخش مي شود و «سارا روستاپور» علاوه بركارگرداني، مجري آن هم هست. اين برنامه آموزشي، مهدكودكي مجازي است، براي بچه هايي كه مهدكودك ندارند.
كتاب قصه هاي «قلقلي» چه زماني منتشر مي شود؟
قراراست يك سري قصه ها منتشر شود و اكنون 5 جلد قصه آماده است. اجازه بدهيد درباره كتاب ها توضيح ندهم. تلاش مي كنيم تا زمان برگزاري نمايشگاه كتاب بهچاپ برسد.
اگر روزي بخواهيد از «قلقلي» خداحافظي كنيد، چه احساسي خواهيد داشت؟
** خيلي برايم سخت است مگر اين كه شرايط جديدي برايم به وجود آيد كه بتوانم عادت كنم چون در غير اين صورت از لحاظ روحي ضربه مي خورم.
شغل ديگري ندارم
آيا غير از بازيگري با توجه به مقوله دستمزد و امرار معاش شغل ديگري هم داريد؟
خير؛
متأسفانه شغل ديگري ندارم. البته علاوه بر تلويزيون اگر براي اجراهاي ملي،
مذهبي، مناسبتي، جشن هاي فرهنگي و اعياد از من دعوت كنند، مي روم كه
تعدادشان خيلي كم و به اندازه انگشتان يك دست شده است. امسال صحبت هايي شده
كه قرار است ارديبهشت در خدمت مردم خوب خراسان باشم. 17 سال است كه بيمه خانه سينما هم هستم اما با توجه به تعطيلي خانه سينما نمي دانم چه اتفاقي
مي افتد.
[size=large]