بعضی وقت ها آدم ها در یک نگاه عاشق می شوند، شاید به این خاطر که شما با تصویری که از زن یا مرد رویایی در ذهنشان دارند مطابقت دارید، یا شاید به خاطر خصوصیات ظاهری تان، یا به خاطر اینکه در شرایط خاصی شما را دیده اند، یا هر چیز دیگری. بعضی وقت ها هم یک روند نسبتا طولانی می گذرد تا کسی به شما علاقه مند شود. طرف مقابل شما هر طوری که عاشق شما شده باشد، شما می توانید عشق او نسبت به خودتان را از این هم سوزان تر کنید و برایش جذاب تر شوید.
جذابیت دو لایه دارد: لایه اول سطحی تر است و به خصوصیات ظاهری شما برمی گردد، و لایه دوم عمیق تر است و به رفتارها، طرز تفکر و درونیات شما مربوط می شود. شما برای اینکه جذاب تر شوید باید روی هر دو لایه کار کنید. لایه اول جذابیت تاثیر آنی تر و وسیع تری دارد، در حالی که لایه دوم تاثیر ماندگارتر و عمیق تری می گذارد. شما می توانید جذاب تر شوید اگر:
با اعتماد به نفس باشید
این مهمترین راز جذابیت در تمام دنیاست. برای اینکه با اعتماد به نفس باشید باید خودتان را قبول داشته باشید و برای اینکه خودتان را قبول داشته باشید باید آدم قابل قبولی باشید. اگر احساس می کنید زیاد خودتان را قبول ندارید نگاهی بیندازید و ببینید چرا این حس را دارید. اخلاق خوبی ندارید؟ تغییر خصوصیات اخلاقی کمی سخت است و وقت می برد اما ارزشش را دارد. اخلاق های بدتان را با کمک دیگران پیدا کنید و آنها را تغییر بدهید، یک تغییر کوچک مساوی است با یک تحول بزرگ در رابطه تان. هیکل خوی ندارید؟ اگر از تناسب اندامتان راضی نیستید، نزدیکترین باشگاه ورزشی محلتان چشم انتظار شماست.
یا حتی در خانه هم می توانید همت کنید و با تمرینات ورزشی مرتب به اندام ایده آل متناسب با وضعیت بدنی خودتان برسید. خود ورزش به تنهایی می تواند با تغییر هورمون ها و مواد شیمیایی بدنتان به شما اعتماد به نفس بدهد، حتی اگر به اندام ایده آلتان نرسید. یا شاید اصلا هیچ مشکلی ندارید فقط از نقاط قوت خودتان آگاه نیستید یا خودتان را نامنصفانه با دیگران مقایسه می کنید.
پس شاید لازم باشد دوستانتان را تغییر دهید و با آدم هایی بگردید که به شما اعتماد به نفس می دهند و دیگر این که دنبال ارزش هایی عمیق تر در وجود آدم ها هستند. همچنین می توانید تمام دستاوردهای زندگی و نقاط قوت شخصیتی تان را بنویسید و به دیوار اتاقتان بچسبانید. هر وقت هم چیز جدیدی یادتان آمد به آن اضافه کنید. از جمله های تاکیدی هم استفاده ببرید. با این کار در واقع دارید با ناخودآگاهتان حرف می زنید و مسیرهای عصبی تازه ای در مغزتان شکل می گیرد که به تدریج ذهنیت و رفتارتان را تغییر می دهد. خلاصه هر تغییری را لازم می دانید در خودتان ایجاد کنید تا خود را بیشتر قابل قبول بدانید.
سخاوت احساسی داشته باشید
هیچ کس از آدم هایی که برای ابراز احساسشان جانشان بالا می آید خوشش نمی آید و مطمئن باشید نامزد شما از اینکه مدام مجبور باشد شما را روانکاوی کندکه ببیند چی در دلتان هست که نمی گذارید بفهمد (یا اینکه مجبور باشد برای فهمیدن احساستان پیش فالگیرها برود!) کم کم فرسوده می شود. شاید آدم هایی که دور خودشان یک قلعه با دیوار بلند کشیده اند بعضی وقت ها جذاب و دست نیافتنی به نظر بیایند اما مطمئنا در یک رابطه صمیمانه دراز مدت واقعا خسته کننده می شوند. گاهی خوب است که برای غریبه ها اینطور باشید اما نه برای «او». نامزد شما دوست دارد از احساستان باخبر باشد. او اوست دارد بداند چقدر دوستش دارید. خسیس نباشید. احساسات از جمله چیزهایی است که هر چه بیشتر به دیگران بدهید نه تنها کم نمی شود بلکه بیشتر و بیشتر هم می شود. از ابراز احساستان به او نترسید. چه احساسات خوب و چه احساسات بد. صمیمیت با به اشتراک گذاشتن احساسات ایجاد می شود. اگر می خواهید احساستان را توی دلتان و برای خودتان نگه دارید اصلا چرا ازدواج می کنید؟ شما که نمی خواهید شبیه یک دیوار به نظر بیایید؛ پس بهتر است بگذارید شریک زندگیتان بداند توی دل شما چه می گذرد. آدم های عاشق پیشه جذابیت خودشان را دارند. البته اینها به این معنی نیست که با احساساتتان خفه اش کنید. اگر بیشتر اطرافیانتان به شما می گویند آدمی زیادی احساساتی هستید همه این جمله ها را برعکس بخوانید. همیشه یادتان باشد: اندازه نگه دار که اندازه نکوست.
راحت باشید
شما قرار است یک عمر با هم زندگی کنید. پس با او راحت باشید. سخت گیری ها، رسمی بازی ها، تعارفات و پنهان کاری ها را به تدریج با پیش رفتن رابطه کمتر کنید. البته جوان های امروزی با خواندن این حرف خنده شان می گیرد. اما اگر به روش سنتی ازدواج کرده باشید شاید مدت زیادی از آشنایی تان نگذشته بوده و زود نامزد شده اید، در این صورت بگذارید زمان کار خودش را بکند ولی شما هم بیکار ننشینید. کم کم به جای «شما شما» کردن می توانید او را با ضمیر مفرد خطاب کنید.
اولش کار سختی است اما تاثیر خیلی خوبی دارد: او عاشقتان می شود! بگذارید با شما راحت باشد و رودربایستی ها کم کم کنار برود. نه اینکه همان روز اول با پیژامه ای که تا گردنتان بالا کشیده اید جلوی تلویزیون دراز بکشید و تخمه بشکنید! اما از آن آدم ها هم نباشید که 24 ساعته با شلوار جین و موهای شینیون شده به سر می برد و طرف مقابل هم مجبور می شود همین کار را بکند. با هم مشکلاتتان را در میان بگذارید، حرف دلتان را بزنید، او را وارد زندگی خصوصی تان بکنید و بگذارید راحتی و آسایش یک دوستی صمیمانه بین شما شکل بگیرد اما رعایت ادب و احترام متقابل را همیشه – تا آخر عمرتان – بالاترین اولویت در نظر بگیرید.
خیال پرداز باشید
هیچ چیز به اندازه همراهی با یک آدم خیال پرداز و امیدوار به آینده به آدم روحیه نمی دهد. زیادی عاق و واقع گرا بودن اصلا جذاب نیست؛ چنین فردی اینطور به نظر می رسد که زندگی خشک و بی هیجانی داشته باشد و آنقدر در واقعیت ها غرق شود که سهم رویاپردازی و انگیزه برای رسیدن به آینده بهتر را در زندگی اش نادیده بگیرد. خیلی خوب است که منطقی باشید و واقعیت ها را نادیده نگیرید اما کمی خیال پردازی و دیدن یک آینده روشن هم نمک زندگی ست.
اینطوری هم جذابتر می شوید و هم زندگی خیلی بهتری خواهید داشت. مثلا در مورد اینکه چندتا بچه می خواهید داشته باشید، اسم بچه هایتان را چی بگذارید، چطوری تربیتشان کنید، چه لباس هایی برایشان بخرید، با هم کجاها بروید، یا اینکه در دوران سالمندی تان دوست دارید یک کلبه زیبا در ساحل دریا یا یک جزیره داشته باشید که شب ها با صدای امواج آب به خواب بروید و صبح ها با صدای مرغان دریایی از خواب بیدار شوید ... می بینید؟ حتی همین قدرش هم کلی حالتان را خوب کرد! خیال پردازی های شیرین باعث می شود میزان آندروفین تان بالا برود و بودنتان در کنار هم شیرین تر شود. نتیجه اینکه او عاشقتان می شود. شاید خیلی از ما هیچ وقت به آرزوهای بزرگمان نرسیم اما داشتن این خیال ها هم حالمان را بهتر می کند و هم به ما انگیزه می دهد که در زندگیمان تلاش کنیم و به جاهای بالاتر برسیم. رویاهای شما و نامزدتان چیست؟
خوش تیپ باشید
شما از دیدن آدم خوش تیپ و موقر بیشتر خوشتان می آید یا آدم بدتیپ و آویزان؟ خب نامزدتان هم همینطور است. پس شیک باشید. لباس و آراستگی ظاهر شما ویترینی است که خودتان را در آن می گذارید تا به دیگران نشان دهید. پس بهترین و برازنده ترین ویترین را برای خودتان انتخاب کنید. دنبال مد نباشید. در این مورد سلیقه ها مختلف است؛ تیپی را انتخاب کنید که برازنده خودتان و طبق سلیقه خودتان است (مگر اینکه آدم کج سلیقه ای باشید!).
اگر هیچ سررشته ای در این زمینه ها ندارید از دوستان و آشنایان استفاده کنید. یا مدلی برای خودتان انتخاب کنید که از او الگو بگیرید. می توانید از اطرافیانتان آدم های خوش تیپ را پیدا کنید و ببینید چه کار می کنند که این قدر برازنده اند. شیک بودن به هیچ وجه به معنای زیاد خرج کردن نیست. اتفاقا خیلی از ما که خیلی هم به ظاهرمان اهمیت می دهیم و خیلی هم خرج می کنیم آخر کار زشت ترین تیپ را پیدا می کنیم، چون اصلا نمی دانیم چی به چی می آید و از آن مهمتر اینکه چی به ما می آید.
برای این کار فقط نیاز به کمی هوش و سلیقه دارید. گاهی یک شال گردن سیاه و ارزان می تواند ظاهر شما را دگرگون کند. البته شیک بودن فقط لباس نیست، مدل مویتان هم مهم است، همچنین کفش و کیفتان، زیبایی اندامتان، رفتار و طرز برخوردتان، چهره تان و از همه مهمتر، لبخندتان! خوش تیپ باشید، و در کنارش خوشرو هم باشید. یک خانم یا آقای به تمام معنا باشید.
از او تعریف کنید
چقدر باید به شما گفت که از نامزدتان تعریف کنید؟ زیاد شنیده اید، اما خیلی وقت ها گوش نداده اید. به خاطر همین باز هم می گویم، تعریف کردن از او معجزه می کند! می توانید جلوی خودش از او تعریف کنید: «چقدر این لباس به تو میاد، چقدر کار خوبی کردی که زنگ زدی، چقدر غذات خوشمزه شده» و یا حتی «چقدر با اینکه جوک بی مزه ای بود باحال تعریفش کردی!» اگر از آن افکار عصر حجری دارید و فکر می کنید نامزدتان با تعریف شما لوس می شود، اولا که خب لوس بشود چه اشکالی دارد، و ثانیا، حداقل پشت سرش تعریف کنید که لوس هم نشود! اگر از کسی بشنوید که نامزدتان از شما پیشش تعریف کرده، حتی یک مورد جزیی، چه حالی می شوید؟ مسابقه بگذارید و دنبال بهانه ای باشید که از نامزدتان تعریف کنید. ببینید چه می شود. زندگیتان از این رو به آن رو می شود.
آینه او باشید
این یک تکنیک فوق العاده است. به خاطر همین آن را آخر از همه گفتم تا بیشتر یادتان بماند: آینه نامزدتان باشید تا توی ناخودآگاهش نفوذ کنید. ما آدم ها یک رازی داریم که شاید خیلی ها ندانند: ما از افرادی که مثل خودمان هستند خیلی خوشمان می آید. مثلا موقعی که پرانرژی و پر سروصدا هستیم دوست داریم همه همینطور باشند و از مصاحبت با کسی که توی خودش است زیاد لذت نمی بریم. و برعکس.
این دست خودمان نیست، دست ناخودآگاهمان است. خب، کاری که باید بکنید این است که بعضی حرکاتش را تقلید کنید، مثلا وقتی با هم چای می خورید استکانتان را همزمان با او بردارید، یا وقتی با هم حرف می زنید و او می خندد شما هم بخندید و ... مرتب ادایش را درنیاورید، چون این کار نتیجه عکس می دهد، و تازه ممکن است او فکر کند تازگی ها کمی شیرین می زنید! در این مورد باید خیلی دقیق و ظریف باشید. می دانم کمی عجیب به نظر می رسد اما واقعیت دارد و در تحقیقات ثابت شده است.