انتخاب: ظاهرا ماجراي شكايت يك دختر جوان از يك مجري سيما و صدور حكم دادگاه در مورد شكايت او كه واكنش وكيل متهم را در پي داشت به اين زودي پايان نخواهد پذيرفت و مناظره رسانه اي آنان همچنان ادامه خواهد يافت.
در همين رابطه و در پی انتشار جوابیه ای از سوی وکیل مجری مشهور، دختر جوان شاکی در جوابیه ای به اظهارات وکیل وی پاسخ گفت كه به این شرح است:
جناب آقای حیدری وکیل محترم با سلام
توضیحات، توهین ها و تهمت هاي شما را خواندم. در جواب صحبتهای شما باید بگویم که، اگر جلسات دادگاه را به یاد داشته باشید خودتان هم متوجه بذهکاری موکل خود شده بودید و به همین خاطر سعی در برقراری صلح و سازش میان ما را داشتید اما با مخالفت خانواده من مواجه شدید.(تماسهای مکرر شما تا روز قبل از برگزاری جلسه دادگاه کیفری با وکیلم و بعضا با مادر پدر من موید این موضوع هستند و با گرفتن ساده پرینت مکالمات شما از مخابرات قابل اثبات است)
۱ ) اولین نکته ای که باید به شما جواب بدهم در رابطه با این موضوع است که من در تاریخ ۳۰ /۸/۹۱ با توجه به اخبار دروغی که از زبان من در رسانه ها منتشر شده بود عنوان کردم که تا به حال با هیچ رسانه ای مصاحبه انجام نداده ام و تا گرفتن حکم دادگاه بدوی هم چنین کاری نخواهم کرد اما شما در جوابیه خود فرموده بودید که من یکبار خود را خبرنگار، یکبار نویسنده و... معرفی کرده ام، اما حال اعلام کرده ام با سازمان صدا و سیما هیچ ارتباط کاری ندارم. (با مراجعه به سایت خبرگزاری فارس و عصر خبر این تهمت شما کاملا واضح است).
۲) آیا شما نامه پزشکی قانونی را به دقت ملاحظه کرده و خوانده اید؟ بهتر است در رابطه با مطالب درج شده در آن نامه لا اقل با یک استاد ادبیات و یک پزشک متخصص گفت گو کنید تا ابهامات برای شما روشن شود و همچنین گفته بودید من مدارک زیادی به دادگاه ارائه نکردم! آیا مدرکی قوی تر از استعلامهای اداره هواپیمایی کل کشور و یا شهادت ها و تاییدیه هاي هتل داران وادارات اماکن شهرهای اصفهان و مشهد و یا مدارکی که بابت اخذ وام ارایه داده بودم؟!یا متن کامل پیامک ها و ایمیل هاي ارسالی توسط موکل شما که همه نشانگر صدق گفته هاي من در دادگاه بود!
۳) در صفحه سوم حکم صادره از سوی دادگاه پاراگراف آخر نکته ای نوشته شده است که اگر کاملا به آن دقت کنید متوجه مي شوید که موکل شما به طور کامل تبرئه نشدند و به نظر مي رسد که حکم صادره با تخفیف بسیار زیاد از سوی مراجع قضایی صادر شده است که اعتراض من را به دنبال داشته است. بالاخره من یک فرد کاملا عادی بودم و موکل شما مشهور و به نام. با توجه به این اصل چنین حکمی هم انتظار می رفت که مطمئنا در دادگاه تجدید نظر شرایط فرق خواهد کرد.
۴) شما ادعا کردید سازمان صدا و سیما، شکایت از من را در برنامه کاری خود قرار داده است. مي شود از شما تقاضا بکنم که دلیل این شکایت را واضح بیان بفرمایید تا همگان از ابهام در بیابند، یا شاید چون من خواسته ام از حق خودم دفاع بکنم این سازمان محترم قصد شکایت از من را دارد؟ چرا مادام سعی داشتید این سازمان را در این پرونده درگیر بکنید؟ در صورتی که بارها اداره حقوقی اعلام کرده است که شکایت شخصی است و آنان قانونا اجازه ورود ندارند.
من با اداره حقوقی سازمان تماس گرفته ام و در صحبت به ایشان همچین مسئله ای را به طور کامل رد کرده اند و اعلام کرده اند که شکایت من کاملا شخصی است و سازمان اجازه ورود به این پرونده را به خود نمی دهد به چه استنادی شما از اداره حقوقی سازمان در این رابطه خرج می کنید؟
۵) شما من را فردی افسانه گو خواندید، آیا شما که یک وکیل مجرب و با سابقه در امر قضاوت و وکالت هستید، با دیدن مدارک من و استعلامات گرفته شده توسط دادگاه و شنیدن اظهارات غیر موجه موکل خودتان باز هم مرا افسانه گو میدانید؟ و لطفا مقام اگاه در سازمان را که گفته اند من کذب گفته ام را معرفی کنید تا مشخص شود ایشان چه منبع نا آگاهی هستند، که البته من این مسئله را از طریق دستگاه قضایی به شدت پیگیری خواهم کرد. این مقام اگاه اعلام کرده بودند که من قبل هم شکایت کرده ام و به نتیجه نرسیدم. بهتر بود واقعیت را مي گفتند که به دلیل اصرارهای موکل شما رضایت دادم و در رای دادسرای فرهنگ رسانه شعبه ۹ نوشته شده است: با توجه به گذشت شاکیه، صرف نظر از صحت و سقم قضیه، قرار موقوفی تعقیب صادر شده است.
۶) اگر واقعا موکل شما تبرئه شده است، پس چرا بلافاصله بعد از شکایت من در مرداد ماه امسال شما و موکلتان برای ایجاد وحشت و ترس در من به جهت ایذا و ازار و اذیت اقدام به طرح شکایت هاي مختلف برعلیه من کردید؟ ابتدا گفتید من مزاحم تلفنی هستم که بازپرس اتهامی متوجه من ندانست. با معرفی شهود دروغین ادعا کردید که من نشر اکاذیب کردم که باز هم جوابی نگرفتید.
و دقیقا فردای روزی که برای موکل شما قرار وثیقه ۵۰ تومانی صادر شد از من به اتهام سب النبی شکایت کردید که حکم اعدام داشت و قصد ترساندن من را داشتید. استناد خود را تنها معطوف به ۲ پیامک دستنویس بر روی کاغذ کردید و از من شکایت کردید! و بارها اعلام کردید که اگر من از شکایت خود صرف نظر بکنم شما هم رضایت مي دهید؟ اینها چه معنی داشت؟مگر نگفتید موکل شما بی گناه است؟ منتظر تبرئه میماندید،چرا شکایت در برابر شکایت !
۷) آقای حیدری، موکل شما در حال حاضر فردی محکوم به تحمل ۸۰ ضربه شلاق تعزیری غیر قابل خرید است و تا قبل از آمدن جواب دیوان عالی کشور ایشان محکوم هستند اما شما در مصاحبه خود گفتید که ۴۰ ضربه برای من و ۴۰ ضربه برای ایشان! در کدام حکم چنین چیزی نوشته شده است که من شاکی از آن بی خبر هستم؟ ضمن اینکه پرونده شکایت پدر من به عنوان ولی قانونی من از این آقا همچنان مفتوح و در دست بررسی است و بزودی از مرحله بازپرسی به دادگاه ارجاع داده می شود و ما همچنان منتظر هستیم شما و موکلتان مانند گذشته برای بی گناه نشان دادن موکلتان و یا ترساندن و رضایت گرفتن از ما شکایت هاي جدیدی با موضوعات جدید بر علیه من و یا خانواده ام مطرح کنید که این عمل خود صحه بر بزه کاری موکل شماست.
حرف آخر
شما قصد دارید من را هم به شلاق محکوم بکنید، همین جا با شجاعت تمام اعلام مي کنم اگر تشخیص دستگاه قضایی بر این امر باشد که من هم در حکم تجدیدنظر شلاق بخورم مشکلی نیست قبول مي کنم و خود را هم مقصر می دانم نه بی گناه. چون نباید به این راحتی اعتماد می کردم. این فرد شاید قابل اعتماد در پشت تریبون باشد اما موکل شما همچنان محکوم است و تبرئه نشده است.
در ضمن گفته بودید دادگاه کیفری استان صلاحیت رسیدگی به این پرونده را نداشته است اما جهت اطلاع شما، دادگاه کیفری به علت اینکه اعظم دادگاه هاي رسیدگی است، قابلیت و صلاحیت رسیدگی به جرم هاي سبک تر را هم دارد. ضمن اینکه این دادگاه و شعبه ۷۸ جرم موکل شما را سبک شمرده اند اما من قطعا اعتراض خواهم داد. امیدوارم از این پس تا صدور و اعلام رای دیوان عالی کشور هر دو طرف پرونده سکوت کنیم و بعد از گرفتن رای قطعی.......
و در پایان یک سوال:
آیا شما و یا موکلتان تا به الان هر ۴ صفحه حکم صادره از سوی شعبه ۷۸ دادگاه کیفری استان را به مقامات نشان داده اید و یا فقط تا قسمت تبرئه را نشان داده اید؟
در همين رابطه و در پی انتشار جوابیه ای از سوی وکیل مجری مشهور، دختر جوان شاکی در جوابیه ای به اظهارات وکیل وی پاسخ گفت كه به این شرح است:
جناب آقای حیدری وکیل محترم با سلام
توضیحات، توهین ها و تهمت هاي شما را خواندم. در جواب صحبتهای شما باید بگویم که، اگر جلسات دادگاه را به یاد داشته باشید خودتان هم متوجه بذهکاری موکل خود شده بودید و به همین خاطر سعی در برقراری صلح و سازش میان ما را داشتید اما با مخالفت خانواده من مواجه شدید.(تماسهای مکرر شما تا روز قبل از برگزاری جلسه دادگاه کیفری با وکیلم و بعضا با مادر پدر من موید این موضوع هستند و با گرفتن ساده پرینت مکالمات شما از مخابرات قابل اثبات است)
۱ ) اولین نکته ای که باید به شما جواب بدهم در رابطه با این موضوع است که من در تاریخ ۳۰ /۸/۹۱ با توجه به اخبار دروغی که از زبان من در رسانه ها منتشر شده بود عنوان کردم که تا به حال با هیچ رسانه ای مصاحبه انجام نداده ام و تا گرفتن حکم دادگاه بدوی هم چنین کاری نخواهم کرد اما شما در جوابیه خود فرموده بودید که من یکبار خود را خبرنگار، یکبار نویسنده و... معرفی کرده ام، اما حال اعلام کرده ام با سازمان صدا و سیما هیچ ارتباط کاری ندارم. (با مراجعه به سایت خبرگزاری فارس و عصر خبر این تهمت شما کاملا واضح است).
۲) آیا شما نامه پزشکی قانونی را به دقت ملاحظه کرده و خوانده اید؟ بهتر است در رابطه با مطالب درج شده در آن نامه لا اقل با یک استاد ادبیات و یک پزشک متخصص گفت گو کنید تا ابهامات برای شما روشن شود و همچنین گفته بودید من مدارک زیادی به دادگاه ارائه نکردم! آیا مدرکی قوی تر از استعلامهای اداره هواپیمایی کل کشور و یا شهادت ها و تاییدیه هاي هتل داران وادارات اماکن شهرهای اصفهان و مشهد و یا مدارکی که بابت اخذ وام ارایه داده بودم؟!یا متن کامل پیامک ها و ایمیل هاي ارسالی توسط موکل شما که همه نشانگر صدق گفته هاي من در دادگاه بود!
۳) در صفحه سوم حکم صادره از سوی دادگاه پاراگراف آخر نکته ای نوشته شده است که اگر کاملا به آن دقت کنید متوجه مي شوید که موکل شما به طور کامل تبرئه نشدند و به نظر مي رسد که حکم صادره با تخفیف بسیار زیاد از سوی مراجع قضایی صادر شده است که اعتراض من را به دنبال داشته است. بالاخره من یک فرد کاملا عادی بودم و موکل شما مشهور و به نام. با توجه به این اصل چنین حکمی هم انتظار می رفت که مطمئنا در دادگاه تجدید نظر شرایط فرق خواهد کرد.
۴) شما ادعا کردید سازمان صدا و سیما، شکایت از من را در برنامه کاری خود قرار داده است. مي شود از شما تقاضا بکنم که دلیل این شکایت را واضح بیان بفرمایید تا همگان از ابهام در بیابند، یا شاید چون من خواسته ام از حق خودم دفاع بکنم این سازمان محترم قصد شکایت از من را دارد؟ چرا مادام سعی داشتید این سازمان را در این پرونده درگیر بکنید؟ در صورتی که بارها اداره حقوقی اعلام کرده است که شکایت شخصی است و آنان قانونا اجازه ورود ندارند.
من با اداره حقوقی سازمان تماس گرفته ام و در صحبت به ایشان همچین مسئله ای را به طور کامل رد کرده اند و اعلام کرده اند که شکایت من کاملا شخصی است و سازمان اجازه ورود به این پرونده را به خود نمی دهد به چه استنادی شما از اداره حقوقی سازمان در این رابطه خرج می کنید؟
۵) شما من را فردی افسانه گو خواندید، آیا شما که یک وکیل مجرب و با سابقه در امر قضاوت و وکالت هستید، با دیدن مدارک من و استعلامات گرفته شده توسط دادگاه و شنیدن اظهارات غیر موجه موکل خودتان باز هم مرا افسانه گو میدانید؟ و لطفا مقام اگاه در سازمان را که گفته اند من کذب گفته ام را معرفی کنید تا مشخص شود ایشان چه منبع نا آگاهی هستند، که البته من این مسئله را از طریق دستگاه قضایی به شدت پیگیری خواهم کرد. این مقام اگاه اعلام کرده بودند که من قبل هم شکایت کرده ام و به نتیجه نرسیدم. بهتر بود واقعیت را مي گفتند که به دلیل اصرارهای موکل شما رضایت دادم و در رای دادسرای فرهنگ رسانه شعبه ۹ نوشته شده است: با توجه به گذشت شاکیه، صرف نظر از صحت و سقم قضیه، قرار موقوفی تعقیب صادر شده است.
۶) اگر واقعا موکل شما تبرئه شده است، پس چرا بلافاصله بعد از شکایت من در مرداد ماه امسال شما و موکلتان برای ایجاد وحشت و ترس در من به جهت ایذا و ازار و اذیت اقدام به طرح شکایت هاي مختلف برعلیه من کردید؟ ابتدا گفتید من مزاحم تلفنی هستم که بازپرس اتهامی متوجه من ندانست. با معرفی شهود دروغین ادعا کردید که من نشر اکاذیب کردم که باز هم جوابی نگرفتید.
و دقیقا فردای روزی که برای موکل شما قرار وثیقه ۵۰ تومانی صادر شد از من به اتهام سب النبی شکایت کردید که حکم اعدام داشت و قصد ترساندن من را داشتید. استناد خود را تنها معطوف به ۲ پیامک دستنویس بر روی کاغذ کردید و از من شکایت کردید! و بارها اعلام کردید که اگر من از شکایت خود صرف نظر بکنم شما هم رضایت مي دهید؟ اینها چه معنی داشت؟مگر نگفتید موکل شما بی گناه است؟ منتظر تبرئه میماندید،چرا شکایت در برابر شکایت !
۷) آقای حیدری، موکل شما در حال حاضر فردی محکوم به تحمل ۸۰ ضربه شلاق تعزیری غیر قابل خرید است و تا قبل از آمدن جواب دیوان عالی کشور ایشان محکوم هستند اما شما در مصاحبه خود گفتید که ۴۰ ضربه برای من و ۴۰ ضربه برای ایشان! در کدام حکم چنین چیزی نوشته شده است که من شاکی از آن بی خبر هستم؟ ضمن اینکه پرونده شکایت پدر من به عنوان ولی قانونی من از این آقا همچنان مفتوح و در دست بررسی است و بزودی از مرحله بازپرسی به دادگاه ارجاع داده می شود و ما همچنان منتظر هستیم شما و موکلتان مانند گذشته برای بی گناه نشان دادن موکلتان و یا ترساندن و رضایت گرفتن از ما شکایت هاي جدیدی با موضوعات جدید بر علیه من و یا خانواده ام مطرح کنید که این عمل خود صحه بر بزه کاری موکل شماست.
حرف آخر
شما قصد دارید من را هم به شلاق محکوم بکنید، همین جا با شجاعت تمام اعلام مي کنم اگر تشخیص دستگاه قضایی بر این امر باشد که من هم در حکم تجدیدنظر شلاق بخورم مشکلی نیست قبول مي کنم و خود را هم مقصر می دانم نه بی گناه. چون نباید به این راحتی اعتماد می کردم. این فرد شاید قابل اعتماد در پشت تریبون باشد اما موکل شما همچنان محکوم است و تبرئه نشده است.
در ضمن گفته بودید دادگاه کیفری استان صلاحیت رسیدگی به این پرونده را نداشته است اما جهت اطلاع شما، دادگاه کیفری به علت اینکه اعظم دادگاه هاي رسیدگی است، قابلیت و صلاحیت رسیدگی به جرم هاي سبک تر را هم دارد. ضمن اینکه این دادگاه و شعبه ۷۸ جرم موکل شما را سبک شمرده اند اما من قطعا اعتراض خواهم داد. امیدوارم از این پس تا صدور و اعلام رای دیوان عالی کشور هر دو طرف پرونده سکوت کنیم و بعد از گرفتن رای قطعی.......
و در پایان یک سوال:
آیا شما و یا موکلتان تا به الان هر ۴ صفحه حکم صادره از سوی شعبه ۷۸ دادگاه کیفری استان را به مقامات نشان داده اید و یا فقط تا قسمت تبرئه را نشان داده اید؟